انتشارات افق، مدتی است که داستان‌های قدیمی و مشهور جهان را برای کودکان و نوجوانان منتشر می‌کند. کتاب بسیار معروف «داستان دو شهر»، نوشته‌ی «چارلز دیکنز» نیز یکی از این داستان‌هاست که توسط «نوشین ابراهیمی» برای کودکان و نوجوانان ترجمه و ساده‌نویسی شده است.

ایبنا: خانم «نوشین ابراهیمی» که از مترجم‌های خوب بچه‌هاست؛ تا کنون کتاب‌های «بچه‌های روزنامه»، «آخه چرا نه؟»، «من از خیلی چیزها سر در می‌آورم»، «من می‌ترسم»، «کدوی آوازخوان و چند داستان دیگر»، «موبی دیک» و «ذرت‌ها می‌رسند» را برای کودکان و نوجوانان ترجمه کرده است.

خانم ابراهیمی به خبرنگار «ایبنا نوجوان» گفت: «به نظر من کتاب «داستان دو شهر» یکی از بهترین داستان‌های
چارلز دیکنز محسوب می‌شود و اتفاق‌های تاریخی دو شهر لندن و پاریس را تعریف می‌کند.»
او یادآور شد: «این کتاب، پیش از این هم به زبان فارسی ترجمه و چاپ شده است؛ اما این ترجمه به صورت ساده‌نویسی است و نشر افق آن را برای نوجوانان منتشر می‌کند.»

این مترجم خوب کشورمان گفت: «اکنون در حال ترجمه‌ی یک مجموعه با عنوان «ماجراهای جانی مکس‌ول» نوشته‌ی «پری پرکت» هستم که این کتاب‌ها درباره‌ی پسری نوجوان به نام «جانی مکس‌ول» است و هر بار ماجرایی تازه برای او اتفاق می‌افتد.»

خانم ابراهیمی همچنین گفت: «این کتاب‌ها را برای نشر پیدایش ترجمه کرده‌ام. ترجمه‌ی جلد اول آن به پایان رسیده و جلد دوم آن هم در مرحله‌ی پایانی ترجمه است؛ اما هنوز ترجمه‌ی جلد سوم آن را آغاز نکرده‌ام.»
 
خانم ابراهیمی به ما گفت: «ترجمه‌ی این کتاب که داستان پرحجمی است، نیاز به زمان دارد.» و ما با گفتن خسته نباشید، برایش آرزو کردیم بتواند به زودی ترجمه‌ی این کتاب را به پایان ببرد.

او در پایان گفت: «انتشارات پیدایش، زمانی که هر سه جلد کتاب را به آن‌ها تحویل بدهم کار انتشار را آغاز می‌کند؛ در نتیجه، دو کتاب دیگر هم تا زمان تکمیل ترجمه‌ی جلد سوم در انتظار چاپ می‌مانند.»

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...