رمان «زیبای گمشده» [Making face] نوشته امی هارمن [Amy Harmon] با ترجمه آتنا رحمتی توسط نشر آموت منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، این‌کتاب داستان شهری کوچک است که پنج مرد جوان از آن به جنگ می‌روند و تنها یکی از آن‌ها برمی‌گردد؛ همچنین داستان عشق دختری به پسری نومید است که در دل‌شکستگی با شجاعتی فراتر از تعریف‌های معمول دوام می‌آورد. «زیبای گمشده» همچنین داستان مدرنی از قصه قدیمی «دیو و دلبر» است...

امی هارمن نویسنده‌ این‌کتاب، مولف ۱۰ کتاب پرفروش لیست پرفروش‌های نیویورک‌تایمز، ژورنال‌وال‌استریت و یواس‌ای‌تودی است. مثل آبی به رنگی دیگر، ابدیت بعلاوه یک، و قانون موسی از جمله آثار مهم این‌نویسنده هستند.

خلاصه داستان «زیبای گمشده» به این‌ترتیب است: آمبروز یانگ زیبا بود. از آن نوع آدم‌های زیبایی که تصویرشان جلد رمان‌های عاشقانه را می‌آراست و فرن تیلور این را خوب می‌دانست. او از سیزده‌سالگی آن‌ها را می‌خواند، اما شاید به دلیل زیبایی بسیار آمبروز، فرن هرگز فکرش را هم نمی‌کرد که بتواند کسی مثل آمبروز را داشته باشد، تا آن‌که روزی رسید که آمبروز دیگر زیبا نبود و...

این‌کتاب با ۴۲۴ صفحه و قیمت ۵۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...