کتاب «حلبی» [Teneke] نوشته یاشار کمال با ترجمه‌ای از پری اشتری و از سوی انتشارات نگاه به بازار کتاب رسید.

حلبی» [Teneke]  یاشار کمال

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این کتاب نخستین‌بار در سال 1955 به چاپ رسید.

در توضیحی از ناشر آمده که حلبی بعد از اینجه ممد دومین اثر یاشار کمال است که به زبان‌های مختلف ترجمه شده است. ماجرای جلبی به وقایع سیاسی و اجتماعی ترکیه در دهه‌های هفتاد و هشتاد اشاره می‌کند که هم سرآغاز تحول است و هم در ادامه جنگ قدرت. گرچه سیاستمداران جوان بر سرکار آمده‌اند، جناح‌های چپ و راست افراطی هنوز در کشاکش‌اند و شکاف طبقاتی بیداد می‌کند. حلبی داستان بخشداری جوان و تحصیلکرده است که می‌خواهد وضعیت اسفناک قصبه را سامان دهد. اما نیت خیر او با منافع ملاکان جمع‌پذیر نیست و از همه بدتر، ستم‌دیده که رهایی خود را آرزو می‌کند و فریاد می‌کشد عملا خاموش است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
«رسول افندی همان رسول افندی سال‌های پیش است. همان که بود. مگر می‌شود در چنین مسایلی دخالت کند! خوب می‌داند که پسِ پشت این اتفاقات چه چیزها نهفته استو مگر می‌شود با حیله‌گرانی چون شالیکارها قمار کرد، مگر می‌شود روی حرف آنها حساب باز کرد؟ بلاهایی که طی این سال‌ها به‌خاطر شالی بر سرش آمده، حدوحساب ندارد. برای مثال اگر رخصت کاشت شالی را در زمین اوکچواوغلو بدهد که در همسایگی روستای سازلی‌دره است، اگر پای برگه کمیسیون شالی یک امضای ساده بزند، می‌تواند بیست لیر رشوه بگیرد.»

کمال صادق گوکچلی با نام ادبی یاشار کمال، نویسنده کرد اهل ترکیه، متولد سال 1923 است. او که در طول دوران نویسندگی‌اش، نگارش 36 رمان را به پایان رساند، با کتاب «اینجه ممد» به شهرت جهانی دست یافت و این اثر به بیش از 20 زبان منتشر شد. یاشار کمال در 28 فوریه 2015 در سن 91 سالگی در بیمارستانی در استانبول از دنیا رفت.

یاشار کمال اولین کاندیدای کشورش برای دریافت جایزه نوبل ادبی نوفل بود. آثار بسیاری از او به فارسی ترجمه شد که کتاب‌های «پرندگان نیز رفتند»، «پرنده‌ای با یک بال»، «بنگر فرات خون است» و «سربازان خدا» از آن جمله به شمار می‌آید.

کتاب «حلبی» نوشته یاشار کمال، در 108 صفحه، به قیمت 32هزار و 500 تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز، با ترجمه پری اشتری و از سوی انتشارات نگاه روانه بازار کتاب شد.

................ هر روز با کتاب ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...