جنگلِ انسان‌ها | سازندگی


دانلد ای. وست‌لیک [Donald E. Westlake] در مجموعه رمان‌هایی که با محوریت شخصیت «پارکر» نوشته، ضدقهرمانی می‌سازد که اغلب استانداردهای مرسوم ژانر تریلر جنایی را درهم می‌شکند. شخصیتی که در قدرت و سرعت همتا ندارد و با ترکیب ذکاوت و دنائتش می‌تواند شهری را به آتش بکشد. یکه‌تاز قصه‌های وست‌لیک مردی است که نه‌تنها خیانتکاران و باج‌خواهان را هدف خشونت‌های مهارناپذیر خود قرار می‌دهد، بلکه دامنه‌ خشم و انتقام‌جویی‌اش را به تمام جهان زیستی‌اش نیز تسری می‌دهد.

دانلد ای. وست‌لیک [Donald E. Westlake]  شکارچی» [The hunter]

پارکر موجودی جان‌سخت است که به دل جهنم می‌زند و همواره هم سر سلامت از آن به‌در می‌برد. شکارچیِ زیرک، جسور و بی‌رحمی که لحظه‌ای شکار خود را آسوده نمی‌گذارد و تا ته دنیا، بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیر به‌دنبالش می‌رود. این ویژگی چنان اهمیتی در شکل‌دهی به شخصیتش دارد که وست‌لیک با کتاب «شکارچی» مجموعه‌ رمان‌هایش را آغاز می‌کند. این رمان با ترجمه متین کریمی در نشر مهرودل منتشر شده است.

از همان جملات ابتدایی رمان، سویه‌ جامعه‌ستیزانه‌ پارکر نمایان می‌شود. مردی که با هیچ انسانی سر سازش ندارد و در پیش‌فرض ذهنی‌اش همه‌ دنیا را دشمن خود می‌بیند. حتی وقتی دیگران درصدد کمک و همراهی‌اند، چیزی از پارانویای افسارگسیخته‌ پارکر کم نمی‌شود. او از نزدیک‌ترین افراد زندگی‌اش ضربات مهلکی خورده و نمی‌تواند به کسی اتکا کند. همسرش، لین، در جریان یکی از سودآورترین و درعین‌حال خطیرترین معاملات کاری، پشتش را خالی کرده و او را تا پای مرگ کشانده است. او هیچ دوست نزدیکی ندارد و تنها همدمش اسلحه‌ لوگری است که با لمس آن در جیبش اطمینان خاطر پیدا می‌کند.

پارکر روحیاتی دارد که از اغلب کلیشه‌های قهرمانیِ تریلر متمایزش می‌کند. او شرِ مطلق را نمایندگی می‌کند و هیچ چارچوب ارزشی یا اخلاقی تعریف‌شده‌ای ندارد. انتقام‌جویی که در برابر جنایاتی که بر او روا داشته‌اند، دست به جنایاتی به‌مراتب بزرگ‌تر می‌زند و از قربانی‌کردن افراد بی‌گناه هم ابایی ندارد؛ چنان‌که وقتی در مکانی عمومی مثل کافه یا بانک وارد درگیری می‌شود، بی‌محابا همگان را آماج گلوله‌های لوگر خود قرار می‌دهد. در وجود پارکر هیچ شکلی از همدلی نیست و می‌تواند در کمال خونسردی از کنار دشوارترین صحنه‌های عاطفی بگذرد و هیچ تأثیری نپذیرد؛ همانند موقعی که فروپاشی روانی همسرش را می‌بیند و با خشونت خود به آن دامن می‌زند. این مسأله می‌تواند همذات‌پنداری مخاطب را به تعویق بیاندازد، زیرا پارکر علیرغم همتایان بسیارش در فیلم‌های نوآر و تریلر، همچون همفری بوگارت و آلن دلون، سویه‌ روشن چندانی برای جذب مخاطبانش ندارد.

تنها نکته‌ای که ضدقهرمان رمان «شکارچی» [The hunter] را برای مخاطب جذاب و قابل ‌پیگیری کند، جامعه‌ای است که زیست او در آن شکل گرفته است؛ جنگلی بی‌قاعده و خالی از اخلاق که به بی‌پروایی و عصیان‌گری همگانی دامن می‌زند؛ جایی‌که در آن اگر دندان تیزی برای دریدن نداشته باشی بی‌شک دریده خواهی شد. زنجیره‌ شرارتی که پارکر را در خود محصور کرده، متشکل از آدم‌هایی است که از روابط انسانی چیزی جز آسیب‌رساندن و از میان‌برداشتن نمی‌دانند؛ در چنین آشفته‌بازاری ضدقهرمان داستان ناگزیر از جنگی خشن، بی‌امان و پایان‌ناپذیر است. به همین خاطر است که در انتهای هر ماجرا نمی‌توان سرانجامی برای این شخصیت عاصی و ناآرام متصور شد. او مدام از کابوسی به کابوس دیگر پا می‌گذارد و تعلیقی ابدی برای قصه‌هایش رقم می‌زند. در یک کلام جهان پیرامونی پارکر آن‌قدر انباشته از قساوت است که می‌توان در جایی از این مبارزه‌ تن‌به‌تن، اما نابرابر به او فرصتی برای همراهی داد.

[رمان «شکارچی» اثر دانلد ای. وست‌لیک با ترجمه متین کریمی توسط نشر نیلوفر منتشر شده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...