شرحی بی نهایت از طنز | الف


لایوش ناگ [لایوش نادی Lajos Nagy] در كتاب طنز خود با عنوان «جانورنامه» [Képtelen természetrajz] ضمن معرفی سبك طنز نویسی دهه 20 و 30 قرن بیستم در مجارستان (به طور خاص) و طنز كلاسیك اروپای مركزی و شرقی (به طور عام)، تصویری از انگاره‌ها و باورهای طنزگونه و هجوهای اجتماعی كنایه آمیز و زیر پوستی ارائه دهد. طنزی كه در آن پیرامون پاره‌فرهنگ‌ها و مؤلفه‌های جامعه شناختی آن روزگار مجارستان بسیار سخن گفته است.

لایوش ناگ [نادی Lajos Nagy] جانورنامه» [Képtelen természetrajz]

لایوش ناگ در سال 1883 در روستایی در اطراف شهر آپوشتاگ مجارستان به دنیا آمد. اما به خاطر شغل مادرش (كه خدمتكاری در خانه‌ای در بوداپست بود)، لایوش مجبور بود تا 6 سالگی نزد خانواده مادری در همان روستا زندگی كند.

با رسیدن به سن مدرسه، مادرلایوش، او را نزد خود به بوداپست برد. لایوش ناگ در سال 1901 تحصیلات متوسطه را با نمرات عالی پشت سر گذاشت و در همان سال وارد دانشكده حقوق شد، اما فقر و نداری نگذاشت آن را به پایان برساند. او تحصیلات را رها كرد و ابتدا معلم سرخانه و خصوصی شد و سپس كارمند دفاتر حقوقی و روزگاری هم بخش دار شهرك كوچكی شد.

نخستین رمان لایوش ناگ در سال 1907 در روزنامه «نپ ساوا»، وابسته به حزب سوسیال دموكرات مجارستان به چاپ رسید و همین آغازی شد برای آن كه هر از گاهی مجموعه تازه‌ای از رمان هایش منتشر شود. ناگ گرچه دلش می خواست آثار بزرگ و بلندتری بنویسد، اما تنگ دستی بی امان كه تا پایان زندگی رهایش نكرد، مجالی برای تمركز و نوشتن نمی داد.

لایوش ناگ با شور بسیار از انقلاب‌های 1918 و 1919 مجارستان كه می توانست آغازگر تحول و دگرگونی در عرصه ادبیات این كشور باشد، استقبال كرد و پس از شكست آن ها، به شدت سرخورده و تلخ كام شد و برای مدت‌های طولانی نتوانست كه بنویسد.

در سال‌های دهه 20 قرن بیستم میلادی به محافل چپ و حزب كمونیست مجارستان پیوست؛ پدیده كمونیست كه اپیدمی و همه گیری آن، این مستعمره سابق آلمان و عثمانی را فرا گرفته بود. در واقع، باید از این دوره، به دوره شكوفایی ادبی و هنری او یاد كرد، لذا نوشته‌هایش لحن تازه‌ای یافت و تحت تأثیر هنر پیشرو (آوانگارد) و به ویژه مكتب اكسپرسیونیسم، آثار كوتاه و بلند بسیاری نوشت.

‹‹جانورنامه» حاصل همین دوران است كه متون 42 گانه آن بین سال‌های 1918 تا 1922 نوشته شده و با رویكرد به دغدغه‌های مخاطبان طبقه متوسط و پایین جامعه مجارستان و البته نگاهی گسترده تر به مخاطب فرامرزی این كشور، به بیان مسایل اجتماعی و فرهنگی جامعه آن روزگار مجارستان، وضعیت اروپا و نیشتر زدن به نگرش‌های سنتی و بعضاً غلط این جامعه پرداخته است.

ناگ از سال 1920 و پس از وقفه‌ای خودخواسته، مدتی به نوشتن قطعات و طرح‌های كوتاه كارتون‌ها و طنزهای جانوری (ساتیریك) پرداخت كه مشهورترین آن هاتا امروز، مجموعه‌ای به نام «زیست شناسی آبسورد» است كه كتاب جانورنامه، ترجمه بخش بزرگی از همین مجموعه است. تصاویر این كتاب به جز تصویر صفحه 96، كار لاسلوربر، طراح و كارتونیست معروف مجارستانی هستند. «جانورنامه» به لحاظ حوزه نوشتاری، دارای وجوه مشتركی با كلیله و دمنه است. این وجوه به صورت مستقیم درخصوص ویژگی‌ها و صفات انسانی، نسبت دادن آن به یك جانور و یا نام نهادن آن بر اساس یك ویژگی شخصیتی (به صورت مثل در یك جامعه)، از نوعی رفتار انسانی حکایت دارد.

به طور كلی، ویژگی‌های اصلی كتاب طنز «جانورنامه» از دیدگاهی ادبی و اجتماعی، می تواند ارائه كننده این مؤلفه‌ها باشد: اشاره به اقلیت‌های قومی مانند آلمانی ها، اقلیت‌های مذهبی مانند یهودی‌ها كه البته به نظر ناگ، افرادی مخرب و فرصت طلب در جامعه فرهیخته و خواهان تحول مجارستان هستند، برخورد با رفتار بلوغ نوجوانان، عاشق شدن، سیاست‌های بین المللی، زندگی ثروتمندان و فقیران و دست آخر، تضارب آرا، آداب و سنن گذشته با مدرنیته در جامعه‌ای كه پس از دو انقلاب، می خواهد خود را به قافله پیشرفت و تعالی آن روزگار اروپا برساند.

منتقدان در بررسی و ارزیابی آثار لایوش ناگ گفته اند كه جانورنامه، رساله‌ای است كه پس از سرخوردگی‌ها و تلخ كامی‌های عمیق و ژرف و تنها به منظور ارائه نوشته هایی از یك سری طراحی و قطعات كوتاه داستانی، نگارش شده است؛ قطعاتی با طنزهای بی نظیر و به شدت بكر و تیره كه حتی پس از گذشت حدود یك قرن كه از نگارش آن‌ها گذشته است، بخشی از افكار عمومی كنونی مجارستان هم تاب تحمل آن را ندارد و از این حیث باید گفت كه این نویسنده پیشرو، توانسته است گام هایی اساسی در ایجاد تحول و دگرگونی عرصه‌های ادبیات مجارستان و اروپا به طور عام و ادبیات طنز به طور خاص بردارد.

لایوش ناگ [نادی Lajos Nagy]  طنز جانورنامه» [Képtelen természetrajz]

لایوش ناگ با خلق اثری طنزآمیز، پرتره هایی متمركز از تیپ‌های شخصیتی و اجتماعی آن روزگار مجارستان در هیئت جانوران، اقوام و مذاهب، ناهنجاری‌ها، مناسبات غلط اجتماعی، رفتارها، نگرش‌ها و اعمال طبقات مختلف جامعه ترسیم کرده است. او توانسته پس از یك قرن، تصویری واقعی و نه رسانه‌ای از پاره فرهنگ‌های اروپای آن روزگار برای مخاطب قرن بیست و یكمی اش ارائه دهد.

طنز فاخر ناگ در كتاب جانورنامه، توانسته با مخاطبان غیر مجارستانی و غیر اروپایی هم ارتباط برقرار كند، این توفیق بعد از گذشته قریب به یک سده همچنان ادامه دار بوده است. كمال ظاهری در مقام مترجم این اثر، علاوه بر معرفی یكی دیگر از مفاخر ادبیات به جامعه كتاب خوان و دوستار ادبیات در ایران، توانسته از متن اصلی اثر كه در سال 1992 باز نشر شده، ترجمه‌ای قوی، گیرا و جذاب ارائه کند.

لایوش ناگ در سال 1940 برای امرار معاش، كتاب فروشی باز كرد، اما در اكتبر سال 1944 به دلیل اتهام یهودی بودن همسرش، ناگزیر زندگی مخفی در پیش گرفت. پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945، مجدداً به حزب كمونیست پیوست.

ناگ از جمله نویسندگانی بود كه «جایزه ادبی كوشوت››، بزرگ ترین جایزه ادبی مجارستان را دریافت كند، اما اوضاع سیاسی و اجتماعی پیش آمده در آن روزگار، باب میل او نبود و به دلیل لحن انتقادی نوشته هایش، به تدریج از سوی حكومت وقت مجارستان، به حاشیه رانده شد و سرانجام در سال 1954 به دلیل عاضه بیماری قلبی درگذشت.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...