رؤیای نقاش اصفهانی | اطلاعات


رمان«شب ظلمانی یلدا»، نوشته‌ی رضا جولایی، توسط نشر چشمه به بازار کتاب آمده است. نویسنده در این رمان، زندگی دو شخصیت را روایت می‌کند و خواننده را گام به گام با آنها همراه می‌سازد.

خلاصه کتاب معرفی شب ظلمانی یلدا رضا جولایی

روایت اول درباره‌ی یک سرباز مسیحی و مردی مجروح است که در جنگ با روس‌ها زخمی شده و دغدغه‌های عجیبی دارد. مرد مجروح، داستانش را‌ برای زنی که نجاتش داده تعریف می‌کند و از سرگذشتش می‌گوید و این که کارش نقاشی بوده و عاشق دختری مسیحی شده است. روایت دوم هم روایت زندگی یک زن مسیحی اصفهانی بوده که مرد را نجات داده است.

این دو روایت با هم ترکیب می‌شوند و یک ماجرا را رقم می‌زنند. ماجرایی عاشقانه و در نهایت انسانی. این داستان، توصیف ترس‌ها و هراس‌های انسان‌هایی است که در دل حوادث به دنبال باز یافتن هویت خود هستند.

جولایی در گوشه و کنار این داستان تاریخی غیررسمی، شخصیت‌هایی را خلق می‌کند که ترس و اضطرابی مخصوص به خودشان را به دوش می‌کشند. نوعی بیم شخصیت که هویت هر یک از آنها را رقم می‌زند و داستان شان را شکل می‌دهد.

قصه از تصویری آغاز می‌شود که روی یک پارچه است. تصویر شمایل مسیح و سپس تکّه‌های داستان که در کنار هم قرار می‌گیرند و نویسنده از آنها غبارروبی می‌کند. او زمان را احضار می‌کند و با یادآوری هرآنچه از دست رفته است، آن را محکوم می‌سازد.فضای نوِ رمان و توجه نویسنده به عناصری متفاوت در دلِ داستان است که«شبِ ظلمانی یلدا»را به رمانی خواندنی و تأثیرگذار تبدیل ساخته است.
...
«دستان سفید و ظریفش بود که مرا به یاد آن تصویر قلمی انداخت. در بحر خطوط انگشتانش فرو رفته بودم که به یکدیگر قلاب شده بودند. دستان زنی جوان. ای کاش بوم و قلمی در اختیار داشتم، بر سفیدی پرده رنگ می‌نشاندم. اگر توان داشتم،این‌بار دست‌هایش را آن‌چنان بر پرده می‌نگاشتم که گویی از آنِ دختری زیبا، همسری مهربان و مادری رنج‌دیده است که سهم خود را از جهان شناخته. سال‌ها بود که وضوح چهره او، مگر در رؤیا، از نظرم محو گشته بود و تنها خاطره او همان تصویر بود. چهره او را جز به طریقی که در آن پاییز در پرده آوردم، نمی‌توانستم به یاد آورم.
کنار بستر من، دوزانو بر زمین نشست. موهای بلندش چون دو رشته‌ی شبق بر دو سوی شانه‌هایش فرو می‌ریخت. در تاریکی آن غروب یا شاید سحر سرد، تارهای سفید مو را سیاه می‌دیدم. گفت:«پسرم،باید این جوشانده را بنوشی!»

رضا جولایی متولد ۱۳۲۹ در تهران است. نوشتن را از ۱۳۶۲ و با انتشار«حکایت سلسله پشت کمانان» آغاز کرده و در طول سال‌ها در فضای ادبیات داستانی‌ حضور داشته است. کتاب های: جامه به خوناب، حدیث دردکشان، تالار طرب‌خانه، جاودانگان، نسترن‌های صورتی، باران‌های سبز، سیماب و کیمیای جان، از دیگر آثار این نویسنده است.

رمان‌ها و داستان‌های او در بیش از ۳۰ سال از کارِ نویسند‌گی‌اش، بیانگر نگاه خاص و منحصربه‌فرد او به تاریخ و روایت در ادبیات ایران است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...