کتاب «شنود» که راوی تجربه یک نیروی امنیتی از لحظات نزدیک به مرگ است، به چاپ سیزدهم رسید. این کتاب توسط گروه شهید ابراهیم هادی منتشر شده است.

کتاب شنود»

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی پیش از این کتاب «سه دقیقه در قیامت» را به چاپ رسانده بود که در مدت کمی با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه شد؛ به طوری که از تیراژ یک میلیون نسخه‌ای گذشت. «بازگشت» نیز دومین اثر از این مجموعه بود که این کتاب نیز مورد اقبال قرار گرفت.

کتاب «شنود» را می‌توان از حیثی یک رمان با موضوع امنیتی نیز در نظر گرفت. در این کتاب خاطرات یکی از مسئولین امنیتی را می‌خوانیم که از مرگ بازگشته است.

کتاب داستان و تجربه نزدیک به مرگ را بازگو می‌کند؛ تجربه‌ عجیبی از دنیای پس از مرگ که با آموزه‌های دیانت اسلام منطبق است و می‌تواند برای اهل ایمان راهگشا باشد. جسم او 10 روزی را در بیمارستان و در بدترین فشارها گذراند و به تأیید پزشکان در کما بود. اما روحش به گشت و گذار در عالم پرداخت و حقایق بسیاری را به چشم دید؛ حقایقی که با گفته‌های علمای ربانی درباره معاد و زندگی پس از مرگ نیز مطابقت دارد.

کتاب همانند دیگر آثار گروه شهید ابراهیم هادی، به کوشش گروه نویسندگان تدوین شده است. «شنود» تلاش دارد با نثری ساده و با پایبندی به مستند بودن، پرده دیگری از جهان خلقت را پیش چشم مخاطب خود بگشاید.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

سال‌ها قبل، وقتی در دوره آموزشی مشغول غواصی بودم، در چند متر زیر آب گیر کردم و نزدیک بود غرق شوم. آن لحظات وقتی به سطح آب نگاه می‌کردم، خورشید را مانند یک گوی نورانی بر سطح آب می‌دیدم که هر لحظه آرزو داشتم به آن نزدیک شوم. آنجا مسیر نور خورشید را شبیه یک دالان نورانی به سمت بالا می‌دیدم. حالا پس از سال‌ها که از آن روز می‌گذشت، یکبار دیگر همان اتفاق افتاد! تمام دنیا سیاه شد. فقط بالای سرم را می‌دیدم که یک نقطه بسیار روشن می‌درخشید.

سینه‌ام سنگین بود. توجه من از آن نقطه نورانی به پایین پایم در همان اتاق کوچک جلب شد. یکباره دیدم پیرمردی بسیار نورانی و مهربان که نمی‌توانم زیبایی چهره و محبتش را وصف کنم، با فاصله کمی روی سینه‌ام نشسته! با مهربانی به من لبخند زد و گفت: می‌خواهی با من بیایی؟ آمده‌ام جان تو را بگیرم، آماده هستی؟

من که وحشت تمام وجودم را گرفته بود، مات و مبهوت نگاهش کردم. مثل نگاه ملتمسانه یک دانش آموز در سر جلسه امتحان، وقتی امتحان تمام شده و او هیچ جوابی ننوشته نگاهش کردم.

به خودم قوت قلب دادم و گفتم: بد نیست همراهش بروم. من که در زندگی خیلی کارهای مهم و خوب کرده‌ام و آدم خیلی خوبی بودم. برای همین دستانم را به سمت حضرت عزرائیل بلند کردم تا مرا همراهش ببرد. خیلی خیالم از خودم راحت بود. به خودم اعتماد داشتم و مطمئن بودم به بهشت خواهم رفت!

بدنی شبیه من روی تخت بیمارستان بود و خودم در مقابل پیرمرد!

................ هر روز با کتاب ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...