چاپ هشتم کتاب «مستشرقان و قرآن» اثر محمدحسن زمانی به همت مؤسسه بوستان کتاب منتشر شد.

مستشرقان و قرآن محمدحسن زمانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، چاپ هشتم کتاب «مستشرقان و قرآن» در ۵۸۸ صفحه منتشر شد.

قرن‌هاست که بسیاری از شرق‌شناسان و اسلام‌شناسان غیر مسلمان اعم از غربی و غیر آن به پژوهش درباره قرآن پرداخته و راجع به مصدر قرآن، تاریخ جمع و تدوین آیات، ادبیات و ساختار آن و معارف و محتوای قرآن کریم نظریه‌های گوناگونی ابراز کرده و هزاران کتاب و مقاله منتشر کرده اند.

آنان گاه به تجلیل از قرآن و تبیین زیبایی‌ها و معارف و تعالیم والای آن پرداخته و گاه به دلیل‌عدم دسترسی مستقیم به منابع اسلامی، دچار برداشت‌های نادرست شده‌اند؛ چنانکه احیاناً برخی از آنان به تحریف یا اتهام‌های دروغین و تهاجم‌های غیر منطقی دست زده اند.

حجم انبوه این آثار قرآن‌پژوهی قرآن‌شناسان غربی در سطح جهان و تاثیرگذاری منفی آن بر اذهان تشنه جامعه بشری و اسلامی، نقدی علمی را می‌طلبد تا سره را از ناسره تفکیک و پاسخی منطقی و اشکال‌های مستشرقان ارائه کند.

گرچه خداوند خود حفاظت «متن قرآن کریم» را از تحریف متکفل شده و فرموده: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ»، اما مسئولیت صیانت معارف ناب آن را از دست برد تحریف¬گران فرهنگی که وارونه معرفی کردن مفاهیم قرآنی می‌پردازند به ما مسلمانان محول کرده است.

نقد حاضر، گامی است در مسیر انجام این رسالت تا سهمی در تبدیل فضای تاریک و اتهام‌ها به فضای روشن واقع نگری جامعه بشری به این کتاب آسمانی داشته باشد. کوشیده‌ایم اصل انصاف و واقع نگری را رعایت کنیم و دشمنی آنان با ما موجب نادیده گرفتن کمال ویژگی‌های مثبت کارشان نشده است.

ساختار اثر

این اثر در ۶ فصل تهیه و تدوین شده است در فصل اول، فعالیت‌های قرآنی مستشرقان اعم از ترجمه قرآن، چاپ قرآن کریم، معجم نگاری لفظی و موضوعی قرآن، تدوین دایره المعارف، تصحیح و احیای کتاب‌های خطی قرائت‌ها و چاپ آن‌ها، پژوهش‌های علمی و تألیف کتاب‌ها و مقاله‌ها درباره قرآن، معارضه با تحدی قرآن، و معرفی برجسته‌ترین مستشرقان قرآن‌شناس و مهمترین آثار آنان تشریح شده است.

«مصدر و منشا قرآن» عنوان دومین فصل از کتاب «مستشرقان و قرآن» است؛ نویسنده در ابتدای این فصل پس از نقد کلی مستشرقان، به سیمای زیبای قرآن و صداقت پیامبر اسلام (ص) از نگاه دانشمندان منصف غرب پرداخته است و در ادامه دیدگاه مستشرقان و اسلام‌شناسان غربی درباره مصدر قرآن (وحیانی بودن قرآن، الهی بودن غیر وحیانی، نظریه نبوغ، اقتباس قرآن از تورات و کتاب‌های پیشین آسمانی، و فرهنگ زمانه) پرداخته است.

فصل سوم این اثر به «تاریخ جمع قرآن» اشاره دارد؛ در فصل مذکور به بحث تحریف ناپذیری قرآن و شبهات مستشرقان اشاره دارد که در این زمینه انگیزه شبهه‌افکنی مستشرقان درباره جمع قرآن، تردید ناپذیری سلامت قرآن، ۱۰ جلوه اهتمام بی‌سابقه مسلمانان به حفاظت از قرآن، برخی دلایل مصونیت قرآن از تحریف، و تصریح برجسته‌ترین عالمان شیعه تاریخ به صیانت قرآن از تحریف، مورد بررسی قرار گرفته است.

در بخش دیگری از فصل سوم به «اختلاف قرائت ها» پرداخته شده است؛ در این بخش، به مباحثی از جمله نظریه شیعه در تعداد قرائت‌های صحیح، اختلاف لهجه‌ها مهمترین عامل اختلاف قرائت ها، و اعمال سلیقه؛ منشا اختلاف برآوردها از دیدگاه گلدزیهر، تبیین شده است.

«ادبیات و ساختار قرآن» عنوان چهارمین فصل از کتاب «مستشرقان و قرآن» است که در این «فصل سیمای زیبا و ادبیات جذاب قرآن از زبان جرج سیل گوته، هرشفلد، ادواردو»، اعجاز و جاذبه قرآن از نگاه لبید» و «تناقض داوری دایرة المعارف بریتانیا» تبیین شده و در ادامه، به قصص و تاریخ نگاری قرآن اشاره شده و در این فصل اشکال دایره المعارف بریتانیا برای رعایت تسلسل زمانی قصه‌های قرآن پرداخته شده در ادامه نقدی در این راستا تبیین گردیده است.

همچنین، در این فصل، ویژگی‌های تاریخ نگاری قرآن (ابزار بودن تاریخ برای تعلیم معارف، امتزاج تاریخ با پندها و تعلیمات، تکرار قصه ها) تشریح شده و در بخش دیگری از این فصل به انسجام و ارتباط ارگانیکی آیات قرآن پرداخته شده است، که از جمله مباحث این بخش می‌توان به برتری ساختار قرآن و تورات و انجیل از دیدگاه ویلفرد کنسول اسمیت، تفکیک بین نظام گفتاری و نظام نوشتاری، شاخصه‌های چهارگانه نظام گفتاری و کلید‌های همبستگی آیات قرآن اشاره کرد.

در فصل مذکور مبحثی تحت عنوان «سازگاری وعدم تناقض در قرآن» تدوین شده که «بی انصافی مستشرقان در اتهام تناقض، اتهام تناقض انگیزه مسلمان شدن قسیس ابراهیم خلیل فیلوبوس»، «پیشینه اشکال تراشی و ادعای وجود تناقض در قرآن کریم» و «تناقض‌های ادعا شده مستشرقان در قرآن» از مباحث این قسمت هست.

فصل پنجم با عنوان «معارف قرآن و مستشرقان» تنظیم شده است و مباحثی اعم از «جامعیت، ادغام، جهانی بودن و جاودانگی»، «جامعیت و قانونگذاری در قرآن»، «جبر و اختیار»، «جهاد در قرآن»، «جایگاه زن در قرآن» بررسی شده است.

«نقد دایره المعارف قرآن، لیدن» عنوان ششمین و آخرین فصل از این کتاب است که در ابتدا پس از بیان ویژگی‌های مثبت این دایره المعارف، اشتباهات فرهنگ‌های دایره المعارف (توضیح الفاظ به جای توضیح معارف، کم توجهی به آراها و منابع قرآنی شیعه، استناد زیاد به نویسندگان غربی و اقتباس از دایره المعاف اسلامی لندن، و ضعف علمی نویسندگان) تشریح شده است.

غرض ورزی از دیگر نقدهای وارده بر «دایره المعارف قرآن، لیدن» است که از جمله این غرض ورزی‌های می‌توان به انکار برخی آرای اجماع امت اسلامی حتی در یک موضوع عقیدتی، طرح اختلاف مصحف‌ها در جهت بی‌اعتباری قرآن بدون ذکر توجیه علمی - تاریخی آن، بزرگ نمایی نقاط ضعف کتاب‌های شیعه و نسبت دادن آن‌ها به کل شیعیان اشاره کرد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...