کتاب «وظایف کارگردان در تئاتر» [Directing in the theatre] نوشته هیو موریسون [Hugh Morrison] با ترجمه حسن پارسایی توسط انتشارات سروش به چاپ ششم رسید.

وظایف کارگردان در تئاتر» [Directing in the theatre] نوشته هیو موریسون [Hugh Morrison]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این کتاب در سال 1973 منتشر شده است.

کتاب حاضر اهمیت تئوری و عمل را در اجرای نمایشنامه نشان می‌دهد و عوامل ضروری کارگردانی و ایفای نقش را از نخستین مراحل تا مرحله اجرای نمایش بررسی می‌کند.

نویسنده کتاب در کنار ارائه دستورهای عملی لازم درباره عوامل صحنه، از جمله صحنه‌آرائی و نورپردازی، توجه هوشمندانه‌ای به شیوه انتخاب بازیگران و درک نمایشنامه کرده است. مهم‌تر از همه، رابطه کارگردان با بازیگران در مراحل گوناگون آماده‌سازی و اجرای نمایش، همگام با بررسی شگردهای بازیگری، سبک، معیار و تجربه بررسی شده است. گزیده‌ای از قسمت‌های گوناگون نمایشنامه‌های مختلف نیز که قابل بحث و بررسی بوده‌اند در کتاب آمده است.

هیو موریسون (1905-1978) کارگردان بسیار با تجربه‌ای است و کتابی تألیف کرده است که به گفته «نشریة نمایش»: ماهرانه و به طرزی موجز و روشن نوشته شده است و به همه زمینه‌ها و جزئیات کار کارگردان می‌پردازد.

نویسنده این‌اثر اعتقاد دارد در تئاتر امروز، کارگردان مهمترین فرد گروه است. کارگردان می‌تواند عامل پیوند میان نمایشنامه‌نویس، بازیگران و تماشاچی باشد، لذا باید همه اصول کار خود را بشناسد تا از عهده وظایف یک مربی برآید و بتواند گروه بازیگران را راهنمایی و رهبری کند.

این‌کتاب در ۱۰ فصل به نگارش در آمده است. فصل اول کتاب به وظایف کارگردان می‌پردازد و در مباحثی چون تاریخچه هنر کارگردانی، شیوه‌های گوناگون کارگردانی، نقش کارگردان به عنوان یک هنرمند، نقش کارگردان به عنوان یک مترجم و نقش کارگردان به عنوان یک مدیر را مورد ارزیابی قرار می‌دهد.

فصل دوم به تجزیه و تحلیل نمایشنامه و شکل و محتوای آن می‌پردازد و فصل سوم کتاب سن و امکانات آن برای یک اجرای موفق را گوشزد می‌کند.

یکی از قسمت‌های مهم در یک نمایش تئاتر اجرای خوب بازیگران است، از این رو فصل چهارم کتاب هر آنچه که یک بازیگر تئاتر باید بداند را بیان می‌کند و راه‌های مناسب برای پرورش یک بازیگر حرفه‌ای را نشان می‌دهد.

فصل پنجم کتاب با عنوان جان بخشیدن به نمایشنامه، کاربرد فزاینده حرکات نمایشی: رئالیزم و سبک‌گرایی را مورد بررسی قرار می‌دهد و فصل ششم به روند اجرای تمرین، مضمون ظاهری نمایشنامه و درونمایه پنهان آن و شکل‌گیری نمایش می‌پردزاد.

در فصل هفتم کتاب خواننده با کارکنان فنی و صحنه‌آرایی آشنا می‌شود و نویسنده در این بخش به اهمیت انتخاب کارکنان فنی نمایش اشاره دارد و آنها را یکی از اجزای مهم هر نمایشی می‌داند. فصل هشتم هم نورپردازی اصولی صحنه را مورد واکاوی قرار می‌دهد و علم استفاده از رنگ‌ها را در یک نمایش بیان می‌کند.

سبک، معیار و برداشت از آن در فصل نهم بررسی می‌شود و در آن مباحثی چون غیرواقعی بودن سبک، سبک؛ واقعیت و حقیقت، برداشت ما از کمدی، تلاش برای شناخت یک نمایش واقعی و در هم آمیختن معیارها مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

در فصل آخر کتاب نویسنده از شکستن معیارها سخن می‌گوید و هماهنگی در تجارب نمایشی را به کارگردانان تئاتر گوشزد می‌کند و در انتها مسیر پیشرفت یک کارگردان موفق را در دنیای نمایش مورد ارزیابی قرار می‌دهد.

چاپ ششم این کتاب با ۲۳۸ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۵۵ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...