کتاب «رهبر ارکستر» که حاوی روایت و جزئیات نوشتن سمفونی هفتم دیمیتری شوستاکوویچ و نقش تاریخی آن در شکستن محاصره لنینگراد است، به فارسی ترجمه و در اختیار مخاطبان قرار گرفت.

به‌گزارش مهر، این رمان روایت نوشتن سمفونی هفتم دیمیتری شوستاکوویچ، موسیقیدان برجسته روس و نقش تاریخی آن در شکستن محاصره لنینگراد در جنگ جهانی دوم است؛ تلفیقی از واقعیت و ناگفته‌های خلق این سمفونی در بحبوحه یکی از شدیدترین نبردهای تاریخ جهان با جهان داستانی سارا کوئیگلی که داستانی پرکشش از موسیقی و تلاش برای حفظ عشق را به‌تصویر می‌کشد.

این رمان پس از انتشار در سال ۲۰۱۱ بیست هفته پرفروش‌ترین کتاب نیوزیلند بود و پس از آن در کشورهای انگلستان، ایتالیا، آلمان، جمهوری چک، فرانسه و ترکیه هم با اقبال بسیار خوبی روبرو شد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
«ممکن است پافشاری مرا در دقت به جزئیات مسخره کنند. حتماً این خشونت‌ها و سخت‌گیری‌های من را شبیه پیشوای بزرگ رژیم خوف‌انگیزمان می‌دانند! (عادت کرده‌اند این حرف‌ها را درِ گوشی به هم بگویند، از ترس اینکه مبادا افراد استالین پشت‌ِ در حرف‌های آن‌ها را بشنوند.) شاید هم ذات خصمانه‌ی من بیشتر شبیه هیتلر، بزرگ‌ترین دشمن کشورمان باشد، که البته این حرف را با صدای بلندتری می‌گویند. من این مقایسه‌ها را می‌شنوم و به نظرم ملال‌آور و در عین حال عادی هستند.»

«رهبر ارکستر» در ۵۰۰ نسخه، ۴۱۶ صفحه و بهای ۴۹ هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات و موسیقی قرار گرفته است.

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...