تاریخی که فاتحان ننوشته‌اند | الف


لئوناردو شاشا [Leonardo Sciascia] متولد 1921 در سیسیل، نویسنده‌ای است که در عرصه‌های مختلف رمان، جستار، نمایشنامه فعالیت داشته است. برخی نوشته‌هایش از قبیل «درهای باز»، «روز جغد» و «جسدهای منقوش» دستمایه‌ی ساخت فیلم قرار گرفته‌اند. آثار او اغلب بن‌مایه‌ی جنایی و معمایی دارند. او همواره بر آن بوده که مضامین سیاسی را در داستان‌هایش بگنجاند تا از این طریق نظام‌هایی را که در دوره‌های مختلف حاکمیت بر ایتالیا درگیر فساد و بی‌اخلاقی بوده‌اند مورد نقد قرار دهد.

طوفان در مرداب»‌ [Le Conseil d'Égypte (Il consiglio d'Egitto)]  لئوناردو شاشا [Leonardo Sciascia]

زادگاهش خاستگاه بزرگ‌ترین گروه‌های مافیایی بوده و تبانی‌های پیدا و پنهان آن‌ها با سیستم‌های گوناگون دولتی، چنین تفکر انتقادی‌ای را در او تقویت کرده است. به‌علاوه، لئوناردو شاشا خود در حوزه‌ی سیاست نیز فعال بوده و همواره با صراحت به افشای جرائم ارگان‌های حاکمیتی پرداخته است. او اما به انعکاس وقایع مهم زمانه‌ی خود بسنده نکرده و در داستان‌هایش به سراغ مقاطع دیگری از تاریخ ایتالیا نیز رفته است. نمونه‌ای از این نگاه او در رمان «طوفان در مرداب»‌ [Le Conseil d'Égypte (Il consiglio d'Egitto)] دیده می‌شود که حوادث آن در قرن هجدهم میلادی رخ می‌دهد و شاشا این بار ساختار قدرت و نقش آن را در رقم‌زدن سرنوشت مردم، زیر ذره‌بین خود قرار داده است.

در دسامبر 1782 سفیر مراکش در ناپل دچار توفانی در سفر دریایی خود می‌شود. به اولین شهر امنی که می‌رسد پالرمو است که در مرکزیت ایالت سیسیل قرار دارد. این مرد که عبدالله محمد بن علمان نام دارد مورد تفقد نایب‌السطنه‌ی سیسیل قرار می‌گیرد. در این مقطع از تاریخ هر یک از ایالات ایتالیا به‌وسیله‌ی یک خاندان سلطنتی اداره می‌شود و هر یک خودمختاری‌ای در حد یک کشور مستقل دارند. سیسیل نیز از این قاعده مستثنا نیست. ایالتی که اداره‌اش به دست گروهی است که به فرمان ناپلئون بر تخت نشسته‌اند و رویه‌ی خاص خود را در مدیریت امور فرهنگی دارند که کاملا مبتنی بر سلیقه هر حاکمی است تسلط اوضاع را به دست می‌گیرد. در زمان روایت داستان نایب‌السلطنه دستور به نابودی بخشی از متون کهنی را می‌دهد که طی سه قرن اخیر جمع‌آوری شده و پشتوانه‌ی فرهنگی و تاریخی سیسیل را ساخته است.

در میان مناقشه‌هایی که میان طبقه‌ی نخبه، کلیسا و حاکمیت بر سر سرمایه‌های معنوی ملت و مفاهیمی همچون عدالت و آزادی جریان دارد، ورود سفیر مراکش، وقایع را به گونه‌ای دیگر رقم می‌زند. در حالی که حاکمان به‌نوعی و اصحاب کلیسا به‌گونه‌ای دیگر درصدد حذف برخی آثار مکتوب قدیمی‌اند و می‌خواهند تنها بخشی از آن‌ها را نگه دارند که در تأیید کلیسا و نظام حاکم است، کتابی پیدا می‌شود که به عربی نوشته شده و کسی از محتوای آن چیزی نمی‌فهمد. در میان کلیساییان کشیشی به نام دن جوزپه ولا، درک محدودی از زبان عربی دارد که می‌تواند در ترجمه از ایتالیایی به عربی و برعکس برای کشف مطالب کتاب کمک کند. این موضوع همزمان با ورود سفیر مراکش مطرح می‌شود و دن جوزپه ولا از طرف اسقف مأمور پذیرایی از سفیر و همراهی با او در طول اقامتش در پالرمو می‌شود و درعین‌حال آن‌چه سفیر از کتاب عربی تشریح می‌کند، به اهل کلیسا و نایب‌السلطنه انتقال می‌دهد.

کتاب عربی کشف‌شده از منظر سفیر همان روایت‌های تاریخی از اسلام را دارد که بارها در کتبی از این‌دست نوشته شده و هیچ ارتباطی با اروپاییان و اهل سیسیل ندارد. دن جوزپه ولا می‌داند که با انتقال این مطلب به اسقف فرصت بزرگی را در جلب نظر کلیسا از دست خواهد داد، چون آن‌ها طرفدار موضوعاتی هستند که مستقیماً با تاریخ سیسیل و رشادت‌های حاکمان و وعاظ آن در ارتباط باشد. به همین خاطر است که این کشیشِ نه‌چندان راضی از نظام مذهبی موجود، تصمیم می‌گیرد واقعیت را طور دیگری جلوه دهد. دن جوزپه ولا کتاب عربی را شرحی مبسوط از درخشان‌ترین مقاطع تاریخی سیسیل معرفی می‌کند و ترجمه‌ی آن را ضرورتی انکارناپذیر برای جامعه‌ی امروز سیسیل می‌داند. اسقف ایرولدی که هدایت این‌گونه پروژه‌ها را به عهده دارد آن‌چنان اشتیاقی به مضامین کتاب پیدا می‌کند که فورا جوزپه را به شروع کار ترجمه وامی‌دارد. او تمامی امکانات و از جمله یک خانه برای سکونت دن جوزپه ولا در اختیارش می‌گذارد.

دن جوزپه ولا که محوری‌ترین شخصیت رمان به شمار می‌آید، الگویی متفاوت از کلیشه‌ی کشیش‌های همدوره‌ی خود دارد. او نتایج بخت‌آزمایی را برای مردم شهرش پیشگویی می‌کند و از این راه درآمدی جدای از وظایف کشیشی‌اش دارد. جوزپه گهگاهی به تالارهای بازی نیز سرک می‌کشد و وسوسه می‌شود طبع آینده‌نگر خود را در این مجامع بیازماید. او دل خوشی از نظم حاکم ندارد و فرصت جعل کتاب تاریخی عربی برای او از این‌جهت ارزشمند است که امکان تغییر وجهه‌ی صاحبان قدرت را به دستش می‌دهد. او از این موقعیت می‌تواند برای ساختن تاریخی دیگر، متفاوت از آن‌چه پیش از این ثبت و ضبط شده، بهره بگیرد. دن جوزپه توانایی‌های چانه‌زنی و شم تشخیص موقعیت‌های خطیر را دارد و از این ویژگی متمایزش برای به دست گرفتن ابتکار عمل در این آشفته‌بازار استفاده می‌کند. کلام نافذ و ظرافت‌های رفتاری‌اش طی داستان بر جذابیت وقایع می‌افزاید و مخاطب را برای همراهی با او ترغیب می‌کند.

بازنویسی تاریخ ایده‌ی اصلی رمان «طوفان در مرداب» است. گرچه تاریخ را همواره فاتحان نوشته‌اند، لئوناردو شاشا می‌خواهد امکان‌هایی برای مردم عادی و عاری از قدرت برای بازسازی واقعیت بسازد. هوشمندی جوزپه ولا استعاره‌ای از آگاهی جریان‌ساز و فعال روشنفکران یک جامعه است که از کوچک‌ترین فرصت ممکن برای ایجاد تحولاتی در تاریخ کمک می‌گیرند. روحیه‌ی مبارز و سخت‌کوش این کشیش برای ساختن طوفانی در مردابی که گرفتار آن است از او شخصیتی ماندگار در ذهن خوانندگان می‌سازد. او به تغییر رویدادهای گذشته برای ایجاد دگرگونی‌هایی در شرایط موجود که منجر به تغییراتی بنیادین در آینده نیز می‌شود، می‌اندیشد و از همین‌جاست که همذات‌پنداری و اشتیاق مخاطبش را برای پیگیری این‌ رمان پرماجرا، پرشخصیت و پرگفت‌وگو برمی‌انگیزد.

[این رمان با ترجمه مهدی سحابی و توسط فرهنگ نشر نو منتشر شده است.]

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...