کتاب 1200 صفحه‌ای "آونگ فوکو" از آثار معروف اومبرتو اکو نشانه‌شناس و ‌نویسنده ایتالیایی با ترجمه رضا علیزاده و توسط انتشارات روزنه در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می‌شود.

رضا علیزاده با اعلام این خبر به خبرنگار مهر گفت: کتاب "آونگ فوکو" حجیم و در حدود 1200 است و ابتدا قرار بود در دو جلد چاپ شود اما با توجه به اینکه رمان است و عموماً هم رمان در یک جلد چاپ می‌شود، تصمیم بر این شد با استفاده از کاغذهای نازکتر و فشرده‌تر در یک جلد چاپ شود. دلیل تاخیر در چاپ کتاب هم همین تصمیم بوده است.

به گفته علیزاده این کتاب در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران و از سوی انتشارات روزنه عرضه خواهد شد.

خط داستانی کتاب "آونگ فوکو" که دومین رمان اومبرتو اکو است، در زمان حاضر اتفاق می‌افتد و ماجرای سه ویراستار بسیار زبده را بازگو می‌کند که پس از مدتی فعالیت در این حرفه دچار رخوت می‌شوند و تصمیم می‌گیرند برای رهایی از این وضعیت طرحی مشترک اجرا کنند و ...

البته اکو از خلال این ماجرا به بحث درباره تاریخ و ادبیات و متن و تفسیر متن می‌پردازد. "آونگ فوکو" اصطلاحاً نام نوعی آونگ نمایشی است که به منظور نشان دادن چرخش کره زمین به کار می‌رود. این آونگ که اولین بار توسط لئون فوکو در 1851 آزمایش شد، به خاطر نشان‌ دادن حرکت وضعی زمین مورد توجه قرار گرفت.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...