برای نخستین‌بار بریت بنِت [Brit Bennett] نویسنده جوان آمریکایی (متولد ۱۹۹۰) با رمان «نیمه فراری» [The Vanishing Half] از سوی نشر نون به مخاطبان فارسی‌زبان معرفی شد.

 بریت بنت [Brit Bennett] نیمه فراری» [The Vanishing Half]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «نیمه فراری» نوشته بریت بنِت با ترجمه یاسمن ثانوی از سوی نشر نون منتشر شد. این رمان نخستین اثر این نویسنده است که به زبان فارسی ترجمه شده است. رمان «نیمه فراری» که رتبه اول رمان تاریخی 2020 در گودریدز را برای بریت بنِت به همراه داشته است، به صورت مینی‌سریال از شبکه HBO پخش خواهد شد. این پروژه در حال حاضر در مرحله ساخت است.

نویسنده در رمان «نیمه فراری» با زبانی ساده داستان زندگی دو خواهر را در سال‌های 1950 تا 1990 به تصویر می‌کشد که با وجود علاقه و عشقی که به یکدیگر دارند، برای ساختن زندگی و آینده بهتر، باید مسیر زندگی‌شان را از هم جدا کنند. بنِت در این رمان از روابط دورنی انسان‌ها می‌گوید، و نمایی از عشق و همدلی ارائه می‌دهد.

در توضیح رمان «نیمه فراری» می‌خوانیم که بریت بنِت، نویسنده جوان آمریکایی (متولد ۱۹۹۰)، در لس‌آنجلس زندگی می‌کند و فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های استنفورد و میشیگان است. رمان اول او، مادران، در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و خیلی زود به فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز راه یافت. «نیمه فراری» دومین رمان این نویسنده است و در سال ۲۰۲۰ منتشر شده است. این رمان در زمان کوتاهی پس از انتشارش شهرت و موفقیتی چشمگیر به دست آورده و به زبان‌های گوناگون ترجمه شده و عنوان «بهترین رمان تاریخی» گودریدز را کسب کرده است.

در بخشی از کتاب آمده است: «صبح روزی که یکی از دوقلوهای گمشده به مالارد برگشت، لو لبن به سمت رستوران دوید تا خبر را برساند، و حتی حالا بعد از این همه سال، همه شوک آن لحظه را به یاد می‌آورند که لو خیسِ عرق و نفس‌نفس‌زنان و با یقه‌ای که از آن همه تقلا تیره شده بود، درهای شیشه‌ای را هل داد و وارد رستوران شد. مشتریانی که زیاد هم به حال خود نبودند دور او جمع شدند؛ ده نفری می‌شدند، هرچند خیلی‌ها به دروغ می‌گفتند که آن‌ها هم آنجا حضور داشتند، فقط و فقط برای اینکه بگویند این‌بار شاهد چنین لحظه پرهیجانی بودند. در آن شهر زراعی کوچک هیچ‌وقت چیز غافلگیرکننده‌ای رخ نداده بود، تا اینکه دوقلوهای وین ناپدید شدند.»

رمان «نیمه فراری» نوشته بریت بنِت، با تیراژ 1000 نسخه، در 352 صفحه، به قیمت 85 هزار تومان، با ترجمه یاسمن ثانوی و از سوی نشر نون به بازار کتاب راه یافت.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...