رمان «باتیست چگونه مُرد» نوشته آلن بلوتی‌یِر با ترجمه ابوالفضل الله‌دادی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، این کتاب که نسخه اصلی‌اش در سال ۲۰۱۶ توسط انتشارات گالیمار در پاریس چاپ شد، جوایز دسامبر، ژان ژیونو و موتار آکادمی فرانسه را از آن خود کرده است.

داستان این رمان درباره پسرکی فرانسوی به نام باتیست است که گروه تروریستی بوکوحرام خانواده‌اش راربوده‌اند. او با زندگی بین تروریست‌ها به مرور هویت خود را از دست داده و دیگر راضی نیست با نام واقعی خودش، صدایش بزنند. باتیست اتفاقاتی را که از سر گذرانده، به خاطر ندارد و به دلیل شدت و سختی‌شان، شوکه شده است. اما حافظه از دست‌داده‌اش به تدریج بازگشته و حقایق وحشتناکی برایش آشکار می‌شود.

املی نوتومب نویسنده مشهور بلژیکی «باتیست چگونه مرد» را یک رمان فوق‌العاده توصیف کرده است. بلوتی‌یر نویسنده کتاب هم می‌گوید اثر، داستانی درباره شر و جنبه‌های فریبنده آن است. او در کتابش، خشونت بی‌نهایت را با زیبایی شاعرانه درهم‌آمیخته است. یکی از ویژگی‌های متن رمان پیش‌رو به گفته مترجمش این است که نویسنده، مصاحبه یا بازجویی با شخصیت باتیست را به‌شکل خاصی نوشته است. یعنی سکوت‌ها را با فاصله‌های زیاد و فضاهای خالی و سفید نشان داده است. این کار تردید و سکوت جاری در بازجویی و گفتگو را نشان می‌دهد. از این فواصل و سفیدی‌ها در کتاب زیاد است که نشان‌دهنده حالت پریشان روحی پسرکِ حاضر در داستان هستند.

آلن بلوتی‌یر متولد سال ۱۹۵۴ در نویی-سور-سِن فرانسه است و «باتیست چگونه مرد» اولین کتابی است که از او در ایران چاپ می‌شود. این نویسنده در کشورهای فرانسه و مصر زندگی می‌کند. او داستان این رمان را با وام‌گرفتن از اتفاقات واقعی نوشته است.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

به‌یاد دارد در آن غار چه‌چیز را به‌خاطر می‌آوَرْد و دقیقاً در لحظه‌ای که چاقو را در دست گرفت چه چیزی زجرش می‌داد. تیغه‌اش پوشیده از لکه‌های قهوه‌ای بود که آنها را به حساب زنگ‌زدگی گذاشت اما همچون پودری چرب زیر ناخن‌هایش پخش شدند. هیچ‌چیز و هیچ‌کس در آن لحظه نمی‌توانست جلویش را بگیرد که ساعد برهنه‌اش را به تیغه آن چاقو پیشکش نکند و بریدگی‌های موازی عمیقی روی آن به وجود نیاورد که خون از آنها سرازیر می‌شد. دوازده بریدگی که از آن‌زمان هزار بار شمرده بودشان بدون اینکه به یاد بیاورد چه کسی آنها را به او تحمیل کرده و چرا. امروز این موضوع را به یاد می‌آوَرَد. دقیقاً همه‌چیز را به یاد می‌آوَرَد. خونی که روی ماسه‌ها می‌چکید، دردی که ذره‌ذره زیاد می‌شد تا وقتی که چند مشت نمک روی زخم‌ها پاشید و درد به اوج خود رسید، همچون آهن تفته‌ای که روی پوستش جزجز می‌کرد، نعره‌ای که در غار طنین‌انداز شد و روزها و روزهایی که روی آن درد همچون ارزشمندترین دارایی‌اش مچاله می‌شد.

از آن روزهای رفته، جادوهای انسان‌های ماقبل باقی می‌مانَد که به یاری‌اش شتافتند، دست‌های بازشان که به او علامت می‌دادند و دست‌های خودش را روی آنها می‌گذاشت. دستی داخل غار دقیقاً بالای سرش و به اندازه خودش بود، به همراه دست کوچک‌تر دیگری کمی پایین‌تر که همیشه به سمت آن برمی‌گشت. دستِ چپِ پسری ماقبل که مدتی طولانی دست خودش را - که هنوز از آن خون می‌آمد - روی آن چسبانده بود و روی سنگ، وسط کف دست لکه کوچک قرمزی همچون داغی برجای گذاشته بود که او را به یاد تصاویر مذهبی می‌انداخت.

این کتاب با ۲۰۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...