رمان «خانە گربەها» [ماڵی پشیلەکان] اثر هیوا قادر [Hiva Ghader] با ترجمه مریوان حلبچه‌ای طی روزهای گذشته از سوی نشر ثالث راهی بازار نشر شده است.

خانە گربەها» [ماڵی پشیلەکان] اثر هیوا قادر [Hiva Ghader]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «خانە گربەها»، رمانی مدرن با موضوع یک ماه کار اجباری پناهندەای کُرد است. رمان مشتمل بر ۲٤ بخش است و هر بخش بە یک نژاد از گربەها اختصاص دارد.

شخصیت‌های رمان اغلب زنان هستند و روابط انسان‌ها و گربەها تار و پود داستان را تشکیل دادە است. درون مایە اصلی رمان، تنهایی انسان‌هاست. تنهایی کە خلا آن با حضور حیوانی مانند گربە، پر می‌شود و تبدیل بە شریک زندگی انسان‌ها و عاملی در مسیر حوادث زندگی‌‌شان می‌شود.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
گفت: «مردمان باستان معتقد بودند گربە‌ها نُه روح دارند، چون خودشان با یک روح نمی‌توانستند در برابر بیماری‌ها و فجایع طبیعی مقاومت کنند؛ همین که به آن‌ها مبتلا می‌شدند، زود می‌مردند ولی گربه‌ها در مقابل بیش‌تر آن فجایع مقاومت کرده‌اند و تا امروز مانده‌اند. انسان با تمام نیروها و ادیانی که به آنها ایمان داشته است، فقط دو روح دارد: یکی که متعلق به این دنیاست و شکی در آن نیست، دیگری هم که ادیان باور دارند دوباره زنده می‌شود، شبهه‌ناک است. علاوه بر این‌ها گربه‌ها همیشه هنگام سقوط با پا روی زمین می‌افتد؛ ولی آدم با همه زوایای اعضای بدنش می‌افتد. اگر نُه بار گربه‌ای را از آپارتمانی پایین بیندازید، هر نُه بار خودش را روی پا نگه می‌دارد و شاید بار نُهم بمیرد؛ ولی آدمی فقط یک بار می‌تواند مقاومت کند و معلوم نیست به کدام سو و چگونه روی زمین می‌افتد؛ اما چیزی که معلوم است این است به احتمال بسیار زیاد می‌میرد.»
گفتم: «به نظر می‌آید یک روح هم برای آدمی زیاد باشد»
«چرا»
«چون زندگی آسان نیست»

هیوا قادر در سال 1964 در محله چهار باغ سلیمانیه به دنیا آمد. دوران تحصیلش را در سلیمانیه به پایان رساند و در شهر کرکوک کاردانی رشته مدیریت گرفت. در جنگ عراق و ایران شرکت نکرده است و به عنوان سرباز فراری در سلیمانیه مخفی بوده است. سال 1992تبعید خود خواسته را انتخاب کرد و تا سال 2011 در کشور سوئد زندگی می‌کرد. در این سال‌ها در بیشتر مجله و روزنامه‌های کردستان و خارج کردستان آثارش را به چاپ رسانده و بخشی از آثارش به زبان‌های عربی، فارسی، ترکی، انگلیسی، سوئدی منتشر شده است.
از آثار این نویسنده و شاعر می‌توان به «چشم های زرد»،‌ «کلاهم پر از باران و گل»، «آینه‌های سرابی»، «قاره‌ای از خون»، «دو دانه برف»،‌ «سفر نامه»، «سیب سرخ »، «بوی شراب از نفس‌هایم می‌آید»، «کودکی روی ماه»، «یار در باغ است»، «زیبایی زندگی را نجات می‌دهد»، «زندگی زیباست»، «بچه‌های محله»، «دیوان اشعار»، «اتوبوس آبی»، «خانه گربه‌ها» و «من و شهرها» اشاره کرد.

رمان «خانە گربەها»، اثر هیوا قادر با ترجمه مریوان حلبچه‌ای در 272 صفحه و به‌بهای 55 هزار تومان از سوی نثر ثالث منتشر شده است. حق انحصاری ترجمه و چاپ فارسی این کتاب در ایران در اختیار مریوان حلبچه‌ای و نشرثالث است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...