هوور، که به بیلی پیلگریم در سلاخ‌خانه شماره 5 شباهت دارد، مردی است ثروتمند؛ اگرچه از درون شکسته است... در 1979، جایزه نوبل را در پزشکی دریافت می‌کند... نگرش او به انسانها، همانطور که به طوطی محبوبش می‌گوید، این است که «ما همگی هلیوگابالوس[امپراتور روم] هستیم!

 صبحانه قهرمانان | کورت ونه‌گات
صبحانه قهرمانان
[Breakfast of Champions]. رمانی از کورت ونه‌گات (1) (1922)، نویسنده امریکایی، که در 1973 منتشر شد. نویسنده مقاصد خود را در این رمان، که یکی از تجربی‌ترین رمانهاست، گنجانده است. اگر ونه‌گات در صبحانه قهرمانان همانگونه که در گهواره گربه یا سلاخ‌خانه شماره 5، به هجای جلوه‌های معاصر جنون می‌پردازد، در برابر اتهام «قدری مشربی ساده»ای هم که به آثار پیشین او وارد کرده‌اند واکنش نشان می‌دهد.

بنابراین، در صبحانه قهرمانان به استطرادها و نیشهای هجوآمیز خاص ونه‌گات برمی‌خوریم. در واقع، در این اثر همه چیز هست: آداب و رسوم آمریکایی، سرود ملی، فرهنگستان نظامی وست پوینت (2)، تجاوزات امریکا به ویتنام و نظائر دیگری از اینها. داستان که متعهد ارائه پیام «ضد قدری» است، دو شخصیت را به صحنه می‌آورد که نماینده دو وجه از شخصیت ونه‌گات‌اند: یکی دواین هوور(3)، که دارای همان منشأ بورژوایی میدل وست(4) است که نویسنده نیز چنین است؛ و دیگری کیلگور تراوت (5) که مانند نویسنده «متفکر» است. به این ترتیب، ونه‌گات در کتاب هم نویسنده است و هم شخصیت داستانی. هوور، که به بیلی پیلگریم (6) در سلاخ‌خانه شماره 5 شباهت دارد، مردی است ثروتمند؛ اگرچه از درون شکسته است. او در جستجوی «حقایق تازه» است. تراوت اما مردم‌گریزی بدبین و مؤلف کتابهای گوناگون است. نگرش او به انسانها، همانطور که به طوطی محبوبش می‌گوید، این است که «ما همگی هلیوگابالوس (7) [امپراتور روم] هستیم!»

دواین هوور که «مانند همه دیوانگان نوآموز، به اندیشه‌های نادرست نیاز دارد تا به جنون خود شکل و جهت بدهد» این اندیشه‌ها را در کتابی از تراوت می‌یابد و اقدام به اعمالی خشونت‌بار می‌کند که یازده نفر را به بیمارستان می‌فرستد.

با این همه، ماجراجویی‌های هوور موجب می‌شود که هم تراوت بدبین ارشاد شود و هم ونه‌گات ، تراوت در برابر زیان نظریه‌های قدری خود که هوور را به خشم و خروش برانگیخت، تغییر عقیده می‌دهد. او تصمیم می‌گیرد که به یکی از نخستین کارهای خود بازگردد. آگاه کردن انسانها از اعمال هولناکی که انجام می‌دهند. در 1979، جایزه نوبل را در پزشکی دریافت می‌کند (او به نوعی دردهای انسانها را درمان می‌کند) و اعلام می‌دارد که «اگر ما تمام نیرویی را که به ثروت و شهوت اختصاص داده‌ایم در راه سخاوت به کار بندیم، می‌توانیم دنیایی سخاوتمندانه بسازیم».

و اما ونه‌گات ، به کمک گفته یکی از شخصیتهای داستانی، کشف می‌کند که «ما می‌توانیم خود را با ضرورتهای آشفتگی وفق دهیم.» بنابراین با هیجان فریاد برمی‌آورد: «سازگاری با آشفتگی دشوار است، اما ممکن است و من خود دلیل زنده آنم!» راه حل در برابر بیهودگی دنیا و آشفتگی، افزودن به بی‌نظمی جهان نیست، بلکه واقف بودن بر آن است. ونه‌گاتِ «نجات یافته» هدیه‌ای پایانی به تراوت می‌دهد. در واقع، او تصمیم می‌گیرد که همه شخصیتها را «رها کند». او نماد و پنداری ماندگار به تراوت اهدا می‌کند.

آری، دنیا پر از آشفتگی است و تنها نیرویی که ما داریم، آگاهی از آن و حفظ اخلاق در برابر بی‌نظمی است؛ به هرقیمتی که تمام شود.

مهشید نونهالی. فرهنگ آثار. سروش

1.Kurt Vonnegut 2.West Point 3.Dwayne Hoover 4.Middle West
5.Kilgore Trout 6.Billy Pilgrim 7.Heliogabalus

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...