اثر «هفت مرگ اِوِلین هاردکَسِل» [The Seven Deaths of Evelyn Hardcastle] نوشته استوارت ترتون برنده جایزه کاستا در بخش رمان‌اولی‌ها به فارسی ترجمه و وارد بازار کتاب ایران شد.

هفت مرگ اولین هاردکسل The Seven Deaths of Evelyn Hardcastle
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، جایزه ادبی کاستا (Costa Book Awards) هر ساله به لذت بخش‌ترین کتاب انگلیسی زبانی اهدا می‌شود که نویسنده آن ساکن بریتانیا یا ایرلند باشد. در اهدای این جایزه بیشتر لذت بخش بودن داستان و موفقیت در انتقال این لذت بخشی به مخاطبان مد نظر است.

استوارت ترتون (Stuart Turton) درحالی در سال ۲۰۱۸ برنده بخش رمان‌اولی‌ها شد که هیات داوران از داستان او به عنوان «روایت هوشمندانه، جذاب، و بدیع از داستانی جنایی» یاد کردند.  داوران درباره این اثر نوشتند: زمین گذاشتن این کتاب غیرممکن است. همه ما از خواندن این رمان و اینکه داستانِ اولِ یک نویسنده چنان منظم و دقیق نوشته شده است شگفت‌زده شدیم.

ترتون ۳۹ ساله خبرنگاری مستقل است و پیشتر تجربه موفقی در نویسندگی نداشته اما از کودکی طرفدار آگاتا کریستی بوده و دوست داشته داستانی معمایی-جنایی بنویسد. وی پیش از خبرنگار شدن به دور دنیا سفر کرد و کارهای مختلفی را چون فعالیت در کتابفروشی‌های مختلف، فرودگاه و حتی مزارع تجربه کرد. تا آن که فکر نوشتن کتاب وقتی به سرش زد که در دوبی مشغول کار بود.

به همین دلیل به کشورش بازگشت اما نمی‌توانست بنویسد: هر چه بیشتر برای نوشتن برنامه‌ریزی می‌کردم، هر چه بیشتر تلاش می‌کردم سرنخ‌ها را به هم ربط دهم، اوضاع پیچیده‌تر می‌شد. احتمالاً دوستانم از حضور در کنار من خیلی عذاب کشیدند چون هم‌زمان به ۱۸ مسیر مختلف فکر می‌کردم. از زندگی‌ام در دوبی گذشتم و به کشورم برگشتم. کاری که برایم خیلی سخت بود اما در نهایت اوضاع بهتر شد. ناگهان بارقه‌ای از امید در من شکل گرفت.

ماجرای  هفت مرگ اِوِلین هاردکَسِل که در ۶۰ فصل نوشته شده از این قرار است:

تا به حال تصور کرده اید هر صبح که بیدار می شوید در بدن شخص دیگری باشید و مجبور شوید یک روز کامل را با فردی سپری کنید که هیچ شناختی از او ندارید. تصورش هم دشوار است چه برسد به واقعیت. شخصی به نام سباستین بل برای رهایی از مخمصه ایی که در آن گرفتار شده باید معمای قتلی را به سرانجام برساند. به این منظور برای کمک به او فرصت هایی در اختیارش قرار می گیرد تا برای فرار از ورطه ایی که در آن قرار دار تمام تلاشش را بکند اما ...

در این کتاب می‌خوانیم:

دوست دارم باور کنم مرد خوبی هستم و برای کمک آمده ام، اما اگر چنین باشد که کلی دردسر به وجود آورده‌ام. امشب مثل هر شب اویلین خودش را می‌کشد و اگر اقدامات امروز صبح مثل راهنما عمل کند، امکان دارد تلاش هایم برای فرار از این بدبختی، سریع تر به نتیجه برسد. با توجه به همه تلاش های ناشیانه‌ام برای نجات اویلین، تنها خاطره استخر و اویلین که اسلحه‌ای نقره‌ای دارد، در ذهنم تداعی می شود. (ص. ۲۰۹)

«هفت مرگ اولین هاردکسل» را کتابسرای تندیس در ۵۵۹ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه با ترجمه نرگس جلالتی منتشر و در دسترس قرار داده است.

................ هر روز با کتاب ...............

اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...