کتاب «آن‌جا که جنگل تمام می‌شود»[Where the woods end] نوشته شارلوت سالتر [Charlotte Salter] باترجمه مهدی بنواری از سوی انتشارات پرتقال منتشر شد.

آن‌جا که جنگل تمام می‌شود[Where the woods end] نوشته شارلوت سالتر [Charlotte Salter] ب
به گزارش ایبنا، سالتر معتقد است که شاید بتوان با جسارت، بر هر ترسی غلبه کرد و این کتاب را به افرادی تقدیم کرده که برای یک بار در زندگی، هیولایی دنبالشان کرده است.

 
سالتر در این داستان که در ژانر ترس و وحشت نوشته شده، موجودی خیالی و وهم‌آور به نام «آدم برک» را به تصویر می‌کشد که از هر دهکده‌ای یک قربانی را انتخاب می‌کند و او را روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و حتی سال‌ها تعقیب می‌کند. آدم برک با چیزهایی که می‌دزدد یا پیدا می‌کند به مرور زمان بدنی به شکل بزرگ‌ترین ترس قربانی درست می‌کند بعد با شناسایی نقطه ضعفش به او حمله می‌کند و آن‌ها را می‌خورد.
 
شخصیت اول این رمان، دختر یازده ساله‌ای به نام کسترل است که در جنگلی بی‌انتها و پر از موجودات و هیولاهای ترسناک زندگی می‌کند، یکی از این موجودات آدم‌برک‌ها هستند و کسترل تلاش می‌کند با استفاده از روش‌های مختلف این آدم‌برک‌ها را بکشد.
 
داستان این‌گونه آغاز می‌شود: «جنگل بی‌پایان به تاریکی ته حلق گرگ بود و از وحشت‌های بی‌شمار. از گربه‌های چندچشم بگیر تا سگ‌هایی که دندان‌هایی به درازی میل بافتنی داشتند و پرنده‌های سیری‌ناپذیری که نوک پرهای‌شان به تیزی تیغ بود. تازه این‌که چیزی نیست. هرشب همه ساکنان تنها دهکده جنگل درهای خانه‌های‌شان را محکم می‌بستند، ملافه‌های‌شان را تا زیر چانه بالا می‌کشیدند و خداخدا می‌کردند تا صبح زنده بمانند. خب، همه جز یک نفر. کسترل از غروب آفتاب، بین شاخه‌های درختی روشن از نور مهمتا کمین کرده بود. حالا ساعت گرسنگی بود؛ یعنی کمی قبل از طلوع خورشید وو قتی جنگل تاریک‌تر و خطرناک‌تر از همیشه است. کسترل تک و تنها آن‌جا بود و برای همه هیولا‌ها غذایی حاضر و آماده به‌حساب می‌آمد. پس چرا هیچ چیزی نمی‌خواست او را بکشد؟»
 
این داستان، در قالب 19 فصل به هم پیوسته با عنوان‌های ساعت گرسنگی، بافته مادر، رد آدم‌برک، خیلی پا، چشم‌های زرد، جادوگر نمک‌سود،تنبیه، قدرت دندان‌ها، گرگ کور، گرسنگی دیوانه‌وار، پیراهن، استخوان‌های درون‌جعبه، چشم جادوگر نمک‌سود، باغ مغز استخوان،هیکلی بین درختان، فرنی مسموم، مادر، آدم‌برک و نترس ارائه شده است.
 
انتشارات پرتقال، کتاب «آن‌جا که جنگل تمام می‌شود» را با خرید حق کپی‌رایت، با شمارگان هزار نسخه و قیمت 39هزارتومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده مدارس خصوصی اولین بار در سال 1980 توسط رونالد ریگان مطرح شد... یکی از مهم‌ترین عوامل ضعف تحصیلی و سیستم آموزشی فقر است... میلیاردرها وارد فضای آموزشی شدند... از طریق ارزشیابی دانش‌آموزان را جدا می‌کردند و مدارس را رتبه‌بندی... مدارس و معلمان باکیفیت پایین، حذف می‌شدند... از طریق برخط کردن بسیاری از آموزش‌ها و استفاده بیشتر از رایانه تعداد معلمان کاهش پیدا کرد... مدرسه به‌مثابه یک بنگاه اقتصادی زیر نقاب نیکوکاری... اما کیفیت آموزش همچنان پایین ...
محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...