اهدای یک جایزه ادبی باعث شد این حقیقت آشکار شود که سه نویسنده مرد اسپانیایی از نام مستعار یک زن برای نگارش کتاب استفاده می‌کردند.

«کارمن مولا» [Carmen Mola]  جایزه ادبی «پلانتا» [Planeta awards]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، اهدای جایزه ادبی یک میلیون یورویی به «کارمن مولا» [Carmen Mola] نویسنده زن اسپانیایی داستان‌های جنایی سبب شد سه مرد میان‌سال اسپانیایی از زیر سایه این نام مستعار خارج شوند.

پس از آن‌که جایزه ادبی «پلانتا» [Planeta awards] به یکی از کتاب‌هایی اهدا شد که با نام نویسنده‌ زنی به نام «کارمن مولا»‌ چاپ شده‌اند، این حقیقت مشخص شد که سه مرد مدت‌ها از این نام مستعار برای انتشار آثارشان استفاده کرده‌اند.

این سه نویسنده جایزه ادبی «پلانتا» را در مراسمی مجلل با حضور پادشاه اسپانیا در مقابل مردم دریافت کردند.

«آگوستین مارتینز»،‌ «خورخه دیاز» و «آنتونیو مرسرو» پیش از آن‌که با یکدیگر با نام مستعار «مولا»‌ کتاب چاپ کنند، سابقه انتشار رمان و نمایشنامه با نام واقعی خودشان را داشتند.
شخصیت اصلی رمان‌های «کارمن مولا»‌ یک کارآگاه زن تنها با ویژگی‌های خاص است.
این سه نویسنده مرد که همگی در دهه پنجم و ششم زندگی خود هستند، این موضوع را انکار کردند که با هدف فروش بهتر آثارشان از نام مستعار یک زن استفاده کرده‌اند.

«آنتونیو مرسرو»‌ در گفت‌وگو با یک روزنامه اسپانیایی بیان کرد: «ما پشت یک زن پنهان نشدیم؛ ما پشت یک نام پنهان شدیم. نمی‌دانم که نام مستعار یک زن می‌تواند باعث فروش بیشتر کتاب شود، هیچ تصوری ندارم، ‌اما شک دارم این‌طور باشد.»‌

پیش‌تر «کارمن مولا» به عنوان یک نویسنده زن حدود ۴۰ ساله شناخته می‌شد که به عنوان استاد دانشگاه فعالیت دارد و سعی دارد به دلایل شخصی از نام مستعار استفاده ‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...