رمان «باکره سنجار» [عذراء سنجار] نوشته وارد بدرالسالم با ترجمه یاسین عبدی منتشر شد. این رمان روایتی است از نسل کشی ایزدیان توسط داعش.

باکره سنجار» [عذراء سنجار] نوشته وارد بدرالسالم

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «باکره سنجار» در ۴۹۶ صفحه و بهای ۷۹,۵۰۰ تومان توسط نشر پارسه منتشر شد. این رمان روایتگر نسل کشی و پاکسازی دینی و قومی ایزدیان در زمانه دشواری است که حساس‌ترین و دشوارترین برهه تاریخ ایزدی‌گری هم شمرده شده است.

باکرۀ سنجار به ما می‌گوید که چگونه در قرن بیست‌ویکم، زنان و دختران به بردگی جنسی و کنیزی گرفته و در بازارهای برده‌داری به حراج گذاشته شدند. نویسنده این رمان را بر پایه اسناد و پژوهش‌های میدانی از اردوگاه‌های مختلف آوارگان ایزدی و نیز دیدار با ربوده‌شدگانِ گریخته از چنگال داعش نوشته است.

وارد بدرالسالم، نویسنده این رمان در بخشی از یادداشتی که بر ترجمۀ فارسی کتاب نوشته، آورده است: «رمان «باکرۀ سنجار» سعی دارد تا برپایۀ عناصر ساختاری رمان‌نویسی فراهم‌آمده از واقعیت‌های موجود، به‌صورتی مستدل به برجسته‌سازی جنایات داعشیان در سنجار و نواحی اطراف آن بپردازد، از طریق شخصیت‌های بومی و محلی که نتوانسته بودند از شهر بگریزند و ناگزیر در شهر اشغال‌شدۀ سنجار در محاصرۀ داعشیان قرار گرفتند. کوشیده‌ام جزیٔیات را به دقیق‌ترین شیوه و در قالب عناصر یک رمان گزارش کنم تا به زبانی بومی و محلی بسیاری از جنایت‌هایی را که وحشیان داعشی علیه ایزدیان بینوا روا داشته‌اند بیان دارم.»

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...