برگزیدگان بیستمین دوره انتخاب بهترین کتاب سال دفاع‌مقدس درگروه‌های مختلف معرفی و اعلام شدند.

مهاجر سرزمین آفتاب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، در این مراسم که امروز در سالن خلیج فارس موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد، اسامی برگزیدگان به شرح زیر اعلام شدند.

مدیریت هنری(طرح جلد):
حسن منظوری
برای طرح جلد کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» از نشر سوره
میکائیل براتی برای تصویرسازی کتاب نوجوان «داداش ابراهیم» از نشر کتابک
و طراح جلد «نبرد ایرانیان» از نشر طلایی

خاطره:
کتاب «حوض خون» نوشته فاطمه سادات میرعالی از انتشارات راه یار
کتاب «روزی که در اتاق عمل گریستم» نوشته ایرج محجوب از انتشارات سوره مهر
کتاب «پسرهای ننه عبدالله» نوشته سعید علامیان از انتشارات سوره مهر

خاطره و داستان:
کتاب «من جانباز نیستم» نوشته سید میثم موسویان از انتشارات معارف

گروه مستند:
کتاب «شهیدان ایرانی پیرو ادیان توحیدی» اثر سعید زارع
کتاب «صبح روز نهم» نوشته گلعلی بابایی از انتشارات بیست و هفتم بعثت

زندگی نامه داستانی:
کتاب «گمشده مجنون» نوشته مریم عباسی جعفری از انتشارات بیست و هفتم بعثت

شعر و نثر ادبی:
کتاب «از پلک زمین» اثر علی محمد مودب
کتاب «سنگ بر طاغوت» اثر مرتضی حیدری آل کثیر

گروه کودک و نوجوان:
«کارخانه اسلحه سازی داوود داله»
«باران‌ترین بودی» نوشته طیبه سامانی
«نقاشی خدا» اثر علیرضا قزوه از سوره مهر

گروه هنرهای نمایش:
«تک تیرانداز» اثر محمدحسین وفایی، انتشارت وثوق

پژوهش هنر:
«رسالت گمشده» محمدرضا شاه حسینی و حمید رضا شمس‌الدین خرمی.

پژوهش فرهنگی هنری:
«بیستون عشق» اثر سمیه سادات شفیعی

پژوهش ادبی:
«بررسی تطبیقی ادبیات مقاومت در اشعار محمد علی شمس الدین و قیصر امین پور»

پژوهش سیاسی و نظامی:
«نبرد ماووت»
«تاریخ پزشکی دفاع مقدس» اثر سبد عباس فروتن

کتاب‌های مرجع:
«جغرافیای شهیدان ایران» اثر حسن کامران دستجردی از انتشارات دانشگاه تهران

توطئه‌ داخلی:
کتاب «تلخی رهایی» نوشته جواد کامور از نشر سوره مهر

مدافعان حرم:
کتاب «حکایت زخم‌ها» نوشته الهه آخرتی از انتشارات روایت فتح
کتاب «خاتون و قومندان» نوشته مریم قربانزاده از انتشارات ستاره ها

گروه سرباز حکیم:
کتاب «هزار جان گرامی» نوشته ساجده ابر اهیمی از انتشارات سوره مهر

گروه بین الملل:
روایت جنگ در دل جنگ(با نگاهی به مستندهای سید مرتضی آوینی دکترانیس دوویکتور، استاد دانشگاه سوربن) ترجمه محمدمهدی شاکری نشر سینمایی فارابی.

مقاومت بین‌الملل:
«ماموریت خدا» نوشته محمد سرور رجایی از انتشارات راه یار
«اینجا سوریه است» نوشته زهره یزدان پناه از انتشارات راه یار
«شهادت طلبان» نوشته حمید داودآبادی از نشر شهید کاظمی

تاریخ شفاهی:
هیچ برگزیده‌ای نداشت

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...