12 احساس و عاطفه اهمیت بیشتری دارند... فرد از چه پنجرهای به هستی و زندگی مینگرد... آرمانی دارد اما برای آن کاری انجام نمیدهد... احساس گمگشتی و راه گم کردگی... هیچ کس در عالم وجود ما سرک نمیکشد تا احوال ما را بپرسد... اینکه در میان دیگران دوست واقعی نمییافت او را رنج میدهد... باید با اجازه دیگران بخندیم و گریه کنیم و نمیتوانیم به صرافت طبع خودمان زندگی کنیم... فقط در برابر معشوق... سیطره کمیت بر کیفیت...
...
آدم در شعر«نه گندم و نه سیب» فریب چه چیزی را خورد؟... مهربان است، خیلی. فکر میکردم اگر بروم و با او در مورد شعرهایش حرف بزنم و بداند که خبرنگارم چیزی نمیگوید. اما گفت: بپرسید ... قرار نیست ما از جوانها انتظار داشته باشیم همه علی معلم باشند. آنها بایستی شروع کنند و تمرین کنند. باید قواعد را یاد بگیرند. چارهای نیست. محتوا خودش در اثر تفکر و رشد پیش میآید....
...
سرودههای قیصر در طی سالهای 69 تا 79 و شامل 91 قطعه شعر در قالبهای غزل، رباعی، دوبیتی و قطعات نیمایی... سادگی و روانی زبان، مضمون یابی، نکته پردازی، زبان امروزی و مردمی بودن از جمله مهمترین مختصات شعر قیصر امینپور هستند.
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
عوامل روانشناختی مانند اطمینان بیشازحد، ترس از شکست، حس عدالتطلبی، توهم پولی و تاثیر داستانها، نقشی کلیدی در شکلگیری تحولات اقتصادی ایفا میکنند. این عوامل، که اغلب در مدلهای سنتی اقتصاد نادیده گرفته میشوند، میتوانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونقهای غیرمنتظره یا رکودهای عمیق میشوند
...
جامعیت علمی همایی در بخشهای مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستانهای مثنوی، او معانی لغات را باز میکند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی میپردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزارههای غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیمبندی سهگانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی میکند
...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدمها –و در بعضی موارد حیوانها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه میکند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمیشود انتظار داشت در زندگیاش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطرهای از آن گذشته باقی نماند
...
از فروپاشی خانوادهای میگوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمیتواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن میشد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آوارهای هم نبود
...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر میگذارد: از یک جوان عاشقپیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل میشود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمیکند... توماس مان در این رمان به زبان بیزبانی میگوید که اگر ناپلئون موفق میشد همه اروپای غربی را بگیرد، یکونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود میآمد و آنوقت، شاید جنگهای اول و دوم جهانی هرگز رخ نمیداد
...