همزمان با شصتمین زادروز قیصر امین‌پور کتاب «همسایه آفتاب» درباره شعر و زندگی او به اهتمام مهدی فیروزیان منتشر شد.

به گزارش ایبنا، این کتاب که به علت برخی مشکلات با دو سال تأخیر منتشر شده است، هجدهمین شماره از سلسله کتاب‌های «در ترازوی نقد» انتشارات سخن است که به بررسی شعر معاصر اختصاص دارد.

مهدی فیروزیان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، پیشتر یازدهمین شماره از این مجموعه را با نام «از ترانه و تندر» درباره شعر و زندگی حسین منزوی منتشر کرده بود و این بار در این کتاب به سراغ شعر و زندگی قیصر امین‌پور رفته است؛ کسی که علاوه بر تدریس در دانشگاه تهران، عضویت پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و سردبیری سروش نوجوان، یکی از موفق‌ترین شاعران و ترانه‌سرایان پس از انقلاب اسلامی بوده است.

«همسایه آفتاب» پس از مقدمه و سالشمار زندگی قیصر، دارای چهار بخش کلی است؛ بخش اول ویژه «نقد و بررسی‌ها» است که در آن جز سه مقاله به قلم فیروزیان، مقالاتی از عزت‌الله فولادوند، محمود فتوحی، وحید عیدگاه، هما میوانی، زهرا علی‌نوری و مهسا کاظمی آمده است.

این مقالات که همگی به درخواست گردآورنده کتاب نوشته شده و با ویراستاری وی به چاپ رسیده‌اند، با نگاهی فراگیر به کارنامه قیصر امین‌پور، علاوه بر شناسایی چندجانبه هنر شاعری او در دو شاخه بزرگسال و نوجوان و در زمینه‌هایی گوناگون چون اندیشه، تأثیرپذیری، ایهام‌پردازی، هنجارگریزی و موسیقی بیرونی، خوانندگان را از چند و چون کار پژوهشگری، نویسندگی و نثر ادبی او نیز آگاه می‌کنند.

تنها زمینه مهم کاری قیصر امین‌پور که به آن پرداخته نشده، ترانه‌سرایی است و آن هم به این علت است که فیروزیان یک اثر پژوهشی مفصل و مجزّا در این باره نوشته که دو سال پیش با نام «این ترانه بوی نان نمی‌دهد» (سبکشناسی ترانه‌های قیصر امین‌پور) توسط انتشارات آبی منتشر شده است.

بخش دوم کتاب «یادکردهای کوتاه» است که در آن 48 یادداشت (به تعداد سال‌های زندگی قیصر) از 48 شخصیت مختلف درباره قیصر آمده است. در هر یک از این یادداشت‌های کوتاه که از میان انبوهی مطالب پراکنده به‌گزین شده‌ است، از زاویه‌ای به شخصیت، خلق‌وخو، رویدادهای زندگی و شعر و فعالیت‌های ادبی قیصر پرداخته شده است. در این بخش برای نمونه از کسانی چون محمدرضا شفیعی‌کدکنی، سیمین بهبهانی، مظاهر مصفا، احمدرضا احمدی، رضا سیدحسینی، مرتضی کاخی، مهدی فیروزان، علیرضا افتخاری، حسام‌الدین سراج، آیه امین‌پور (فرزند قیصر) و... مطالبی آمده است.

بخش سوم مربوط به «سروده‌هایی در ستایش و سوگ قیصر» است که در آن 30 سروده (به تعداد سال‌های شاعریِ قیصر) از سرایندگانی چون وحید عیدگاه، محمد خلیلی، محمدعلی بهمنی، ساعد باقری، علی موسوی گرمارودی، جواد زهتاب، ارشامه تافته، مهدی فیروزیان و... چاپ شده است.

بخش چهارم این اثر، «کتابشناسی» است که فیروزیان در آن نام و نشانی نزدیک به هزار کتاب، پایان‌نامه، مقاله و یادداشت درباره قیصر امین‌پور و نیز آثار خود او را گردآوری و معرفی کرده است. در پایان کتاب نیز عکس‌هایی رنگی از دوره‌های گوناگون زندگی قیصر به چاپ رسیده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...