کتاب «غربالی در دست» نوشته سیدمهدی طباطبائی(عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی) منتشر شد.

غربالی در دست سیدمهدی طباطبائی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب با عنوان فرعی «بررسی سرقت ادبی و هم‌سانی‌ها در شعر معاصر» توسط انتشارات سنایی به چاپ رسیده است.

در معرفی کتاب «غربالی در دست» که در سه فصل نگاشته شده، عنوان شده است: فصل نخست با عنوان «زمینه‌ها و مباحث پیرامونیِ شباهت‌های صوری ـ محتوایی و سرقت ادبی» درباره عوامل مؤثر در شکل‌گیری شباهت‌های صوری ـ محتوایی، دلایل فزونی سرقت ادبی در شعر معاصر، و نمونه‌هایی از واکنش‌ها نسبت به شباهت‌های صوری ـ محتوایی و سرقت ادبی در شعر معاصر سخن می‌گوید.

فصل دوم، «بررسی، تطبیق و تحلیل آرای اندیشمندان درخصوص شباهت‌های صوری ـ محتوایی» است که در آن، ابتدا، شباهت‌های صوری ـ محتوایی و گونه‌های مختلف آن بررسی می‌شود. در پایان این فصل، نویسنده با طرح مبحثِ «برزخ میان سرقت ادبی و شباهت‌های صوری ـ محتوایی» به این نتیجه می‌رسد که برای تحلیل و تشخیص سرقت ادبی در شعر معاصر، باید الگوی جدیدی تعریف کرد.

در فصل سوم این الگو ارائه می‌شود که براساس آن، از شباهت‌های صوری ـ محتوایی تحت عنوان «هم‌سانی‌ها» یاد می‌شود؛ هم‌سانی‌هایی در شکل ظاهری شعر و هم‌سانی‌هایی در شکل ذهنی آن. در آخرین مبحث هم سرقت ادبی در شعر معاصر بررسی می‌شود.

از ویژگی‌های این کتاب می‌توان به بررسی جریان‌های سرقت ادبی در شعر معاصر و همچنین، ارائه شواهد مثال از شعر معاصر اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...