شاعر قطعه‌ی مشهور «آمدم ای شاه پناهم بده» مرحوم حبیب‌الله چایچیان متخلص به «حسان» است.

حبیب‌الله چایچیان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، قطعه «آمدم ای شاه پناهم بده» برای مستند «در این قطعه از بهشت» به آهنگسازی آریا عظیمی‌نژاد و شعر حبیب‌الله چایچیان و با آواز شادروان محمدعلی کریمخانی اجرا شد که یکی از اجراهای معروف موسیقی درباره امام رئوف، علی بن موسی الرضا(ع) است؛ این قطعه در سال ۱۳۸۶ ساخته شده است.

حبیب‌الله چایچیان مشهور به «حسان» شاعر و مرثیه سرای اهل بیت (علیهم السلام) متولد ۱۳۰۲ در شهر تبریز بود. شش ساله بود که همراه خانواده‌اش به تهران مهاجرت کرد. چایچیان تحصیلات خود را در تهران در مدرسه ایران و آلمان به پایان رساند؛ سپس به استخدام بانک ملی ایران درآمد.

نخستین شعری که سرود در ۱۵ سالگی و در رثای پدرش بود: پدرم رخت از این جهان بربست‌/ کمرم از غم و محنت بشکست/ می‌کنم لیک شکر یزدان را/ گر پدر نیست، باز مادر هست

او با تشویق مادرش، به سرودن اشعار در مدح و مرثیه ائمه(ع) پرداخت. چایچیان در خصوص انتخاب تخلص «حسان» برای خود می‌گفت: من برای اشعار آیینی دنبال تخلص می‌گشتم. وقتی بنا شد تخلص انتخاب کنم، با مادر و مادربزرگم اولین بار به کربلا مشرف شده بودیم. جلو ضریح متوجه شدم که جای استجابت دعاست. در جوار ضریح حضرت خواستم طبع من به مناجات، قرآن، مدح و مرثیه چهارده معصوم علیهم‌السلام و پند و اندرز اختصاص یابد. تصادفاً بعدها متوجه شدم، دعایم مستجاب شده است. بعد از این، تمام اشعار گذشته‌ام را از بین بردم؛ زیرا اگر از بین نمی‌بردم، هر موضوعی به نظرم می‌رسید، بنا داشتم به آن دیوان ملحق کنم. در مقدمه کتاب «گل‌های پرپر» هم این موضوع را نوشتم. برای تخلص هم به قرآن مراجعه کردم، سوره الرحمن آمد و از میان تمام کلمات، «حسان» جامع و کوتاه و برای تخلص مناسب بود. حسان به معنای نیکو و زیباست.»

«گل‌های پرپر»، «خزان گلریز»، «باغستان عشق»، «سایه‌های غم»،‌ «ای اشک‌ها بریزید» (جلد اول دیوان اشعار)، «خلوتگاه راز» (جلد دوم دیوان اشعار)، «چهل حدیث جالب از علی بن ابی‌طالب(ع)» و جلد سوم دیوان اشعار از جمله آثار او است. او همچنین کتاب «بَطَلَةُ کربلا»، اثر دکتر بنتُ الشّاطی را با نام «زینب (سلام الله علیها) بانوی قهرمان کربلا» به فارسی ترجمه کرده است.

دو شعر «امشب شهادت‌نامه عشاق امضا می‌شود» و «آمدم ای شاه پناهم بده» از معروف‌ترین سروده‌های اوست. او شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» را در یکی از زیارت‌ها و گذر از حرم امام علی بن موسی الرضا (ع) که با مادرش همراه بوده، سروده‌ است:

آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده

ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده

ای گل بی‌خار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده

لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده

ای که حریمت مَثل کهرباست
شوق و سبک‌خیزی کاهم بده

تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جان‌سوز به آهم بده

لشکر شیطان به کمین من‌اند
بی‌کسم ای شاه پناهم بده

از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری یار و سپاهم بده

در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده

ای که عطابخش همه عالمی
جمله‌ی حاجات مرا هم بده

آن‌چه صلاح است برای «حسان»
از تو اگر هم که نخواهم، بده

حبیب‌الله چایچیان در آذرماه ۱۳۹۶ بعد از یک دوره بیماری از دنیا رفت.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...