به گزارش ایبنا، تاریخ و ادبیات برای همه جذابیت زیادی دارد و اگر این دو به شکل نمایشنامه درآیند جذابیت بیشتری پیدا می‌کنند و هیچ‌کس بهتر از ویلیام شکسپیر، نمایشنامه‌نویس انگلیسی نمی‌تواند این کار را انجام ‌دهد.
 
امسال هفته شکسپیر از 18 تا 24 مارس است و حدود 2 میلیون کودک در سراسر بریتانیا در رخدادها و فعالیت‌های مختلف شرکت می‌کنند تا زندگی و آثار شاعر و نمایشنامه انگلیسی را جشن بگیرند و ارج نهند. هدف از برگزاری هفته شکسپیر آشنا کردن کودکان در سنین کم با نویسنده شناخته‌شده انگلیسی است.
 
البته رخدادهای فرهنگی فقط در مدارس برگزار نمی‌شود و موزه‌ها و گالری‌های فرهنگی هم هفته شکسپیر را جشن می‌گیرند. امروزه نیمی از کودکان دنیا با آثار شکسپیر در برنامه آموزشی مدارس آشنا می‌شوند. هدف برگزاری «هفته شکسپیر» آشنایی بیشتر کودکان با ویلیام شکسپیر است.
 
امسال هم برنامه‌های خاصی برای هفته شکسپیر تدارک دیده شده است. بنا بر برنامه‌هایی که در وبسایت رسمی «هفته شکسپیر» اعلام شد تحقیقی در سال گذشته انجام شد که نشان می‌دهد از هر پنج دانش‌آموز دوره ابتدایی و راهنمایی سه نفر بیشتر از قبل شکسپیر می‌خوانند اما درک‌شان از کلمات در حد استاندارد نیست.
 
بنابراین برای کمک به کودکان در درک بهتر کلمات کارگاهی به مدیریت میشائیل روزن، نویسنده و تصویرگر کتاب کودک برگزار خواهد شد.
 
دو مدرسه در شمال شرق انگلیس هم با همکاری هم درباره مسائل اخلاقی نمایشنامه‌های «رومئو و ژولیت» و این موضوع که آیا شخصیت‌های نمایشنامه مذکور الگوی خوبی هستند یا نه بحث و گفت و گو می‌کنند.
 
علاوه بر این از کودکان می‌خواهند بخش‌های موردعلاقه خود از نمایشنامه‌های شکسپیر را بنویسند. هدف این کار این است که به کودکان کمک شود کلماتی را یاد بگیرند که در زبان انگلیسی کنونی مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.
 
سازمان‌های فرهنگی مختلف هزینه‌های برگزاری کارگاه‌ها و رخدادهای فرهنگی مربوط به «هفته شکسپیر» را تأمین می‌کنند.

داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...