کتابخانه بریتانیا از کودکان این کشور خواسته است در دوران قرنطینه کرونا به پیروی از خواهران برونته برای اسباب‌بازی‌هایشان کتاب‌های مینیاتوری درست کنند. نویسندگان و تصویرگران ادبیات کودک انگلیسی هم با ساختن کتاب‌های کوچک کودکان را همراهی می‌کنند.

به گزارش همشهری آنلاین، اکسل شفلر و ژاکلین ویلسون تصویرگر و نویسنده کودک، نمونه کتاب‌های مینیاتوری خود را ساختند تا کودکان را تشویق کنند، به دنباله‌روی از خوهران برونته، برای عروسک‌هایشان کتاب‌های کوچک بنویسند.

بچه‌ها! کتاب‌ مینیاتوری بسازید!

دویست سال قبل کودکان خانواده برونته، کاغذهای قهوه‌ای شکر، تکه‌های کاغذ دیواری و کاغذهای استفاده شده را به هم می‌چسباندند و کتاب‌هایی در اندازه تمبرهای پستی درست می‌کردند. آن‌ها این کتاب‌ها را برای سربازهای اسباب‌بازی‌شان می‌نوشتند.

امروز کتابخانه بریتانیا از کودکان انگلیسی می‌خواهد که پا جای پای برونته‌ها بگذارند و کتاب‌های مینیاتوری خودشان را بنویسند. کتاب‌هایی که جزئی از «کتابخانه ملی کتاب‌های کوچک برای دنیای اسباب‌بازی‌ها» خواهند بود.

این پروژه با الهام از مجموعه «گنجینه مینیاتوری» کتابخانه، کتاب‌های مینیاتوری در خانه عروسکی ملکه ‌مری و کتاب‌های کتابخانه کودکان جان مارشال با کتاب‌های سایز قوطی کبریتی در سال ۱۸۰۰ آغاز شد و توسط تصویرگران و نویسندگانی چون اکسل شفلر و ژاکلین ویلسون پشتیبانی می‌شود. شفلر و ویلسون کتاب‌های مینیاتوری خود را برای کتابخانه و این مجموعه، نوشته‌ و آماده کرده‌اند.

در یک سری ویدیو که در آن‌ها مولفان کتاب‌های مینیاتوری‌شان را می‌خوانند، ویلسون داستان خرگوشی را تعریف می‌کند که در میزتحریر او زندگی می‌کند و شفلر هم داستان سنجابی به نام فیسپی را تعریف می‌کند که توانسته خودش را با زندگی در قرنطینه تطبیق دهد.
شفلر، تصویرگر ماجراهای گروفالو می‌گوید که او گه‌گاه به ساخت کتاب‌های مینیاتوری مشغول است. او نسخه‌ای مینیاتوری از کتاب حلزون و والش را نشان می‌دهد و همچنین نسخه بسیار کوچک گروفالو که برای خانه عروسکی دخترش درست کرده است.

از جمله شرکت‌کنندگان دیگر در این پروژه کاترین راندل و فیلیپ آرداگ هستند. کتاب فیلیپ آرداگ، نویسنده کتاب‌های کودکان، داستان پسربچه‌ای به اسم تیم کوچولو است که زمان اندکی برای رفتن به کتابخانه دارد و در صفحه آخرش مهر امانت کتابخانه مینیاتوری نقش شده است.

آنا لوبنبرگ مسئول کتابخانه می‌گوید: «همه آن‌ها به من گفتند که درست کردن این کتاب‌های کوچک را بسیار دوست دارند. کتاب‌های کوچکی که برونته‌ها ساخته‌اند، مثل یک کارگاه ادبی برای کودکان می‌ماند و به آن‌ها این امکان را می‌دهد که ژانرها و شیوه‌های مختلف را بیازمایند و در نتیجه شیوه نوشتن خارق‌العاده خود را ارئه دهند. در حالی که کتاب‌های کوچک مارشال (سال ۱۸۰۰) به مخاطبان خردسال خود این امکان را می‌داد که معلمانی خردمند و مسئول برای اسباب‌بازی‌هایشان باشند و دنیا را با کتاب‌های مینیاتوری برای آن‌ها توضیح بدهند.»
کتابی که شارلوت برونته در کودکی برای سربازهای اسباب‌بازیش نوشته بود و اکنون در موزه برونته نگهداری می‌شود

او ادامه می‌دهد: «درست کردن نمونه‌های کوچک از اشیای معمولی برای کودکان هم خوشایند و هم آموزنده است. به آن‌ها کمک می‌کند که بتوانند مسئولیت‌ها و نقش‌های جدید قبول کنند.» او امیدوار است که پروژه جدید کتابخانه با سپردن نقش‌هایی چون نویسنده، تصویرگر، صحاف و کتابدار به کودکان موجب تقویت اعتماد به نفس در آن‌ها شود.

کتابخانه از بچه‌ها خواسته است که کتاب‌های مینیاتوریشان را با اکانت توییتر کتابخانه به اشتراک بگذارند یا به آدرس ایمیل کتابخانه ارسال کنند. یک تصویرگر مامور این کار می‌شود که قفسه‌ای مجازی برای نمایش کتاب‌های بچه‌ها طراحی کند.

کتابخانه این موضوع را هم در نظر گرفته است که در هنگام قرنطینه شمار زیادی از کودکان به کامپیوتر و لوازم هنری برای ساخت کتاب‌های مینیاتوری دسترسی ندارند. به همین منظور هم بسته‌های چاپی از طریق کتابخانه‌های عمومی، مراکز توزیع غذا و محل‌های اسکان و پناهگاه‌ها توزیع می‌شود. همین‌طور فایل‌های PDF به آدرس ایمیل معلمان کشور فرستاده می‌شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...