انتشار خبر ورود رسمی مگان مارکل [Meghan Markle] به جرگه نویسندگان با نوشتن کتاب مصور «نیمکت» [The Bench] با واکنش‌های گسترده در شبکه‌های اجتماعی زوبه‌رو شد و برخی کاربران او را به سرقت ادبی متهم کردند.

[Meghan Markle] نیمکت» [The Bench]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین، عروس رانده‌شده خاندان سلطنتی بریتانیا کتاب کودکانه «نیمکت» را بر اساس روابط میان همسرش شاهزاده هری و فرزندشان آرچی نوشته و درست همزمان با دو سالگی پسر خود روانه بازار کرده است. او که منتظر به دنیا آمدن ذومین فرزند خود (یک دختر) است، پیش‌تر گفته بود نوشت «نیمکت» را یکی دو ماه پس از تولد آرچی آغاز کرده بود.

همزمان با اعلام خبر انتشار کتاب از سوی مدیران بنگاه نشر رندم هاوس و رونمایی از طرح جلد و خط داستانی آن، بسیاری از کاربران توییتر خیلی زود به شباهت کتاب دوشس ساسکس با کتابی اشاره کردند که سال 2018 با نام «پسر روی نیمکت» منتشر شده بود. کورین ایوریس این کتاب را درباره رابطه یک پدر و پسر نوشته و تصویر آن هم یک نیمکت کنار زمین بازی است.

با وجود انبوه اتهام‌ها علیه مارکل، نویسنده «پسر روی نیمکت» در صفحه شخصی خود در توییتر از دوشس ساسکس دفاع کرد. ایوریس نوشت: من توضیح ناشر و بخش‌هایی از کتاب مگان مارکل را خواندم. این همان داستان و موضوع «پسر روی نیمکت» نیست. من شباهتی بین این دو کتاب ندیدم.

شاهزاده هری و دوشس ساسکس دو سال پیش راه و سهم خود را از خاندان سلطنتی بریتانیا جدا کردند و راهی آمریکا شدند. این دو که حالا نصیبی از انبوه پول‌های کاخ باکینگهام ندارند، برای تامین هزینه‌های زندگی خود چند پروژه برای خودشان تعریف کرده‌اند. یکی از این پروژه‌ها، قرارداد 135 میلیون دلاری با شرکت نتفلیکس برای تولید برنامه‌های تلویزیونی و فیلم سینمایی است.

شرکت رندم هاوس کتاب کودکانه و مصور «نیمکت» را هشتم ژوئن به بازار می‌فرستد و قرار نسخه صوتی آن هم با صدای مگان مارکل در دسترس علاقه‌مندان قرار بگیرد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...