کتاب «جان بابا و جین بی‌بی» نوشته مصطفی رحماندوست کودکان دبستانی را با مفاهیم محیط زیستی آشنا می‌کند.

جان بابا و جین بی‌بی مصطفی رحماندوست

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، کتاب جان بابا و جین بی‌بی نوشته مصطفی رحماندوست و تصویرگری فرهاد جمشیدی در سال ۱۴۰۱ توسط انتشارات نیستان منتشر شد. در این کتاب رحماندوست شعر خود را بر پایه باورها و آرزوهای یک مادر بزرگ (جین گودال) ساخته‌است. در کتاب سعی شده به نوعی میان طبیعت و مخاطبان آشتی شکل بگیرد.

مصطفی رحماندوست درباره کتاب جان بابا و جین بی‌بی به خبرنگار ایرنا گفت: کتاب یک شعر منظوم درباره افسانه قدیمی عمو نوروز (تمثیل سال نو) و ننه سرما (تمثیل زمستان) است؛ این مفاهیم را به صورت منظوم باز تولید کردم. این کتاب برای کودکانی که سال‌های آخر دبستان را می‌گذرانند، مناسب است.

شاعر، نویسنده و مترجم کتاب‌های کودکان و نوجوانان با بیان اینکه فرهاد جمشیدی تصویرگر کتاب از چهره جین گودال برای ترسیم ننه سرما استفاده کرده‌است؛ ادامه داد: جمشیدی در تهیه این کتاب کار استثنایی انجام داد و پیشنهاد کرد می‌توان برای چهره ننه سرما تصویر جین گودال فعال محیط زیست درنظر گرفته شود. در نتیجه با تغییراتی در کتاب، چهره ننه سرما چهره جین گودال شد.

این نویسنده کتاب‌های کودک و نوجوان اعلام کرد: کتاب‌های جدید در حوزه کودک و نوجوان در دست دارم اما تا تمام نشوند، درباره آن‌ها حرفی نمی‌زنم.

جین گودال زیست‌شناس ۸۸ ساله بریتانیایی است که زندگی‌اش را وقف تحقیقات در زندگی شامپانزه‌ها کرده‌است و انستیتو جین گودال و برنامه «Roots & Shoots» را برای تداوم تحقیق در این زمینه و بررسی رفتارهای حیوانات با همکاری ۱۲۰ کشور جهان پیش می‌برد.

در سال ۱۹۶۰ که او برای اولین بار به تانزانیا رفت و شروع به تحقیق و ثبت کردن مشاهداتش در مورد شامپانزه‌ها کرد. او اولین کسی بود که با جلب اعتماد گروهی از شامپانزه‌ها و نزدیک شدن به آن‌ها توانست استفاده از ابزار اولیه و درست کردن ابزار ساده را در آن‌ها مشاهده و گزارش کند و با این کارش بلوایی در رسانه‌های آن زمان به راه انداخت. تا آن زمان انسان‌ها به عنوان تنها ابزارسازان قلمرو حیوانات شناخته می‌شدند و مشاهدات او این تعریف متکبرانه انسان‌ها از خودشان را به کل به هم ریخت. او سرسختانه به کارش ادامه داد و تمام عمرش را وقف تحقیق در مورد شامپانزه‌ها، نظام اجتماعی آن‌ها و بررسی رفتار و عواطف آن‌ها کرد.

به دنبال قطع درختان جنگلی و از بین رفتن زیستگاه حیوانات بومی افریقا، او در سال ۱۹۷۷ انستیتوی جین گودال را تاسیس کرد که هدفش حمایت از شامپانزه‌ها، مبارزه در زمینه شکار و آزار آن‌ها و همچنین پشتیبانی از محققانی بود که درباره حیات وحش آفریقا مطالعه می‌کنند. گودال در سال ۲۰۰۲، به پاس خدمات شگفت انگیزش به عنوان سفیر صلح سازمان ملل انتخاب شد.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...