«شفای الهامات» اثر فاطمه جعفری از سوی نشر سولار منتشر شد.

«شفای الهامات» اثر فاطمه جعفری

«شفای الهامات» از «انرژی‌های بنیادین» آغاز می‌شود؛ از انرژی‌های زیستی و کیهانی، که تأثیرات عمیق‌تری بر سلامت و روح‌ آدمی دارند. سپس به «انرژی‌های ذهنی و روحی» می‌پردازد تا نشان دهد که افکار و احساسات چه‌قدر می‌توانند بر کیفیت زندگی‌ تأثیرگذار باشند. در بخش «تکنیک‌ها و تمرینات»، روش‌های مختلفی که می‌توانند در تقویت و مدیریت انرژی‌ها‌ کمک کنند، بررسی می‌شود. در بخش «کاربردهای عملی انرژی‌ها» به ما یاد داده می‌شود که چگونه می‌توانیم از این انرژی‌ها در زندگی روزمره، روابط انسانی و موفقیت‌های‌مان بهره‌برداری کنیم. هم‌چنین به «انرژی‌های ماوراطبیعه» و نقش آن‌ها در زندگی‌ پرداخته می‌شود و در انتهای کتاب به «سایه‌ها» موضوعاتی که هر یک از ما با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنیم، نگاهی عمیق انداخته می‌شود.

«شفای الهامات» سفری است از یک «آغاز». آنطور که نویسنده کتاب فاطمه جعفری در مقدمه نوشته است: «بگذارید این آگاهی‌ها به شما کمک کنند تا زندگی‌یی پُربارتر، متعادل‌تر و سرشار از انرژی مثبت داشته باشید. به خود اجازه دهید که رشد کنید، تغییر کنید و به نسخه‌ی بهتری از خود تبدیل شوید. در این مسیر، همیشه به یاد داشته باشید که همه‌ی ما به هم متصل هستیم و انرژی‌های ما بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند. بیایید با یکدیگر دنیایی پر از عشق، همدلی و انرژی مثبت بسازیم. امرسون جاودان گفته است اگر هم‌تبار باشیم، باهم ملاقات خواهیم کرد؛ اگر فرض بگیریم که از یک تبار بوده باشیم، بنابراین در صفحات این کتاب، همدیگر را ملاقات خواهیم کرد.»

فاطمه جعفری کارشناسی مدیریت بیمه و حسابداری دارد، اما تخصصِ اصلی او در حوزه‌ی سنگ‌درمانی و انرژی‌درمانی است. او سال‌ها است در زمینه‌های نجوم، دانش تکاملی نمرولوژی (علم اعداد)، پاکسازی، چاکراها، دریم‌ رلم، برون‌فکنی، ‌مزاج‌شناسی و کریستال‌شناسی (دانش تخصصی سنگ‌ها و جواهرشناسی) مطالعه و تدریس دارد. حاصلِ تجربه‌های او، کتابِ «شفای الهامات» است؛ سفری به دنیای انرژی و آگاهی برای درکِ عمیق‌ترِ خود، دیگری و هستی. این کتاب به ما می‌آموزد که انرژی، نه‌تنها در زندگی روزمره‌، بلکه در تمامی جنبه‌های وجودی‌، از جسم و ذهن تا روح و احساساتِ آدمی، نقش کلیدی دارد. کتاب «شفای الهامات» از سوی نشر سولار منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...