کتاب «سلامت سوسیالیستی در مناظره با نئولیبرالیسم؛ جستارهایی انتقادی در انسان‌شناسی پزشکی و سلامت» به نقد نظام سلامت کنونی می‌پردازد.

سلامت سوسیالیستی در مناظره با نئولیبرالیسم؛ جستارهایی انتقادی در انسان‌شناسی پزشکی و سلامت مزدک دانشور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «سلامت سوسیالیستی در مناظره با نئولیبرالیسم؛ جستارهایی انتقادی در انسان‌شناسی پزشکی و سلامت» تالیف مزدک دانشور توسط انتشارات انسان‌شناسی در 346 صفحه و شمارگان 1000 نسخه و قیمت 104 هزار تومان منتشر شد.

نویسنده در پیشگفتار آورده است: «روایت درد دانشجوی یکی از شاخه‌های پزشکی بودن تجربه‌های انسانی را بارور می‌کند. اولین بار که به یک کلیشه رادیولوژی خیره می‌شوی و در میان خطوط سیاه و سفید و سایه روشن‌های مبهم، جوابی را می‌جویی که استادت به راحتی آن را یافته است، از خود می‌پرسی آیا روزی می‌رسد که بتوانی از تابلوی گئورونیکای بدن انسان تفسیری مطلوب بنویسی؟ هرچه پیش‌تر می‌روی سایه روشن‌ها و رنگ‌های بدن انسان کم کم از رازهایشان پرده بر می‌دارند و تغییرات‌شان معنای بیماری و سلامت به خود می‌گیرد؛ اما یک سؤال همچنان باقی است؛ چگونه است که پزشکی معنای تقریبا بسیاری از امور را در بدن انسان می‌شناسد، اما درد و رنج انسان‌ها همچنان ادامه دارد؟ چگونه است که بدن انسان همچون نقشه‌ای گشوده از لحاظ آناتومی و فیزیولوژی تا این حد شناخته شده و درمان بسیاری از بیماری‌ها معلوم و مشخص است ولی باز هم بیماری به حضور خود در زندگی انسان تداوم می دهد؟»

وی در ادامه می‌نویسد: «بی هیچ تعارفی می‌دانم که در دنیای تحت نفوذ نئولیبرالیسم و سيطرة سرمایه‌داری لجام گسیخته، باورمندان به این تفکر، حاشیه نشینی بیش نیستند. فقط صدایی هستند میان اصوات، شکلی میان اشکال؛ اما گلایه‌ای نیست که بر سر پیمان ماندن در زمانه ناموافق شرط است؛ اما باید دریغ خورد از اینکه امکانات دانشگاهی بسیاری که باید صرف هر کدام از این معضلات شود، موجود نیست و تریبون‌هایی که باید به نقد نظام بهداشت و سلامت اختصاص داده شود، به موافقان و مجیزگویان تحویل شده است؛ که چرا همچون دنیای غرب یک دانشگاه، یک دانشکده یا حتی یک دپارتمان به حاشیه نشینان اختصاص داده نشده است تا به جای یادداشت‌نویسی و ترجمه به انجام پروژه‌های کمی و کیفی در نقد و تصحیح نظام سلامت بکوشند و در آخر اینکه‌ چرا رسانه‌های منتقد آن چنان در سیاست غرق‌اند که از مسائل و مشکلات روزمره مردم دور شده‌اند و سلامت مردم از داستان‌های رمانتیک یک سوپراستار بی اهمیت‌تر شده است و چرا و چرا و چرا....

به هر روی، کتابی که پیش رو دارید، حاصل تلاشی ده ساله، متمرکز و هدفمند است که به رغم همه کاستی‌ها و دشواری‌ها تدارک شده است. نیک آگاهم به اینکه در فقدان دسترسی به آمارهای دقیق و روشن، نقدهای نوشته شده فقط به وجهه «پروبلماتیک» مسائل پرداخته است، راه حل‌هایی که ارائه شده بیش از آنکه استقرایی باشد حاصل منطق قیاسی است و اینکه این مجموعه را فقط می‌توان مقدمه‌ای دانست برای کارهای دقیق تر و جامع حق این است که روز ما فرداست، فردا روشن است....»

کتاب از شش بخش تشکیل شده است نویسنده در بخش اول به طرح تحول سلامت می‌پردازد که به تعبیر او حاصل یک پژوهش نظام‌مند در این باره است. این طرح که بزرگترین طرح اجتماعی دولت روحانی بود، در این روزها به اصطلاح به گل نشسته است و ناتوانی خود را در مواجهه با مسائل مختلف (از جمله همه‌گیری کرونا و گسترش بیماری‌های غیرواگیردار نشان داده است. در این بخش تضادهایی که این طرح در بیمارستان و جامعه آفریده است مورد بحث قرار می‌گیرد.

در بخش دوم یادداشت‌ها و مصاحبه‌هایی می‌آید که در راستای به کار بستن استدلال انتقادی در نگاه به مسائل سلامت و پزشکی جامعه‌اند. در این فصل چند ترجمه وجود دارد و بقیه آنها یادداشت‌ها یا مصاحبه‌هایی هستند که به مسائل مشخص جامعه ایران می‌پردازند. از آنجا که همه‌گیری ویروس کووید ۱۹ نیز بحث روز جامعه است، سه مصاحبه در رابطه با آن نیز به این بخش اضافه شده است.

بخش سوم مجموعه یادداشت‌هایی است که نویسنده درباره آسیب‌های اجتماعی و خشونت نگاشته است. در واقع نویسنده در این فصل تلاش دارد نشان دهد که تضاد کار و سرمایه اصلی‌ترین گره و تعارض در جامعه است و در صورت حل نشدن عوارض آن مانند خشونت بین فردی در سطح جامعه نهادینه می‌شود.

بخش چهارم به بیماری ایدز اختصاص داده شده است. بیماری ایدز به عنوان یک سنجه یا معیار در رابطه با تضادهای جامعه عمل می‌کند. انگ ننگ ناشی از این بیماری، استفاده راست‌گرایان از این بیماری برای دیگرسازی و در آخر ناتوانی پزشکی مدرن در مقابله مؤثر با این همه‌گیری جهانی نشان دهنده شکاف‌ها و تضادهای بسیاری از جامعه ایران و جهان است که باید به آن توجه شود.

بخش پنجم کتاب برخلاف بخش‌های پیشین وجهه‌ای سلبی ندارد بلکه رویکرد اصلی نویسنده این یادداشت‌ها برای حل بخشی از مشکلات بهداشت و درمان جامعه ایران با کمک گرفتن از تجربه پزشک خانواده است. پزشک خانواده به عنوان بزرگ‌ترین دستاورد دولت کارگری انگلیس در دهه ۱۹۵۰ تأثیرات شگفتی بر سلامت و رفاه مردم انگلیس و سپس شمال اروپا گذاشت. نظام طب ملی در حقیقت تلاش کرده بود که در میان جهانی کالایی شده و سرمایه‌زده، جزیره‌ای از امنیت و آسایش برای فرودستان و بازندگان اجتماعی فراهم کند و در این کار تا حدودی موفق شد اما متأسفانه نتوانست در برابر امواج نئولیبرالیسم پایداری کند. حال نویسنده این مقالات سعی دارد تا نمونه ایرانی نظام طب ملی را به عنوان یک جایگزین یا بدیل ارائه دهد.

بخش ششم کتاب با آنکه به حوزه تخصصی نویسنده یعنی دندان پزشکی می‌پردازد، اما رویکرد اصلی این یادداشت‌ها در آن حفظ شده است. نویسنده نیز در این مقالات تلاش کرده است که نشان دهد بخش مغفول سلامت یعنی سلامت دهان و دندان، تا چه اندازه در چنبره سرمایه و پول گرفتار است و وقتی که رویکردهای کلان اقتصاد سیاسی در امر تغذیه و بهداشت تغيير نکند تغییری در سلامت دهان و دندان مردم و از قضا فرادستان جامعه اتفاق نخواهد افتاد.

در پشت جلد این اثر نیز درج شده است: «در زمانه سروری و سلطف اندیشه نئولیبرالیسم بر جهان، سوال‌هایی از این دست که آیا با کنار رفتن دولت از عرصه‌های اقتصادی و اجازه دادن به «دست نامرئی بازار» برای تنظیم روابط انسانی، سعادت جامعه حاصل می‌شود؟ آیا دنبال کردن سود شخصی، سود عمومی را نیز به همراه می‌آورد؟ آیا سابقه آزادی بی‌حد و مرز اقتصادی در تاریخ تجربه‌‌ای از رفاه و سلامت عمومی را به همراه آورده است؟ و در آخر آنکه آیا رشد اقتصادی سریع می‌تواند در روندی دیالکتیکی گریبان فرادستان را نیز بگیرد و آنان با طناب بافته خود مرگ تدریجی سلامت‌شان را تجربه کنند؟ سوال‌هایی است که نه فقط از اقتصاددانان که از جامعه‌شناسان و مورخان نیز باید پرسیده شود چرا که تاثیر و تاثرات اقتصادی بر روند سلامت فرد و جامعه، عموماً بحثی است که اقتصاددانان بازارگرا از آن گریزانند و نتایج اجتماعی برنامه‌های اقتصادی پیشنهادی خود را نمی‌پذیرند.»

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...