کتاب «علوم انسانی _ دیجیتال» در مواجهه با دگردیسی عظیم دانش، جامعه و فرهنگ جاری در عصر دیجیتال، با ارزیابی این جهان جدید، پیشرفت‌های آتی علوم انسانی دیجیتال را پیش‌بینی می‌کند.

علوم انسانی _ دیجیتال [Digital humanities] آن بردیک [Burdick, Anne

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ‌ایبنا، گرچه علوم انسانی دیجیتال در این دو دهه اخیر، محبوبیت فراوانی در سراسر جهان پیدا کرده، اما پیشینه آن به دهه 1950 برمی‌گردد و در حال حاضر در «اتحادیه سازمان‌های علوم انسانی دیجیتال» مدیریت هفت موسسه تخصصی علوم دیجیتال را برعهده دارد. علاوه بر این، بیش از 100 مرکز دانشگاهی و غیردانشگاهی در سراسر جهان به‌طور تخصصی به فعالیت‌های علوم انسانی دیجیتال مشغول هستند و برنامه‌های دکترا و کارشناسی ارشد این رشته نیز از سال 2011 در دانشگاه‌های معتبر جهان راه‌اندازی شده‌اند. در کنار همه اینها، ژورنال‌های تخصصی ازجمله «دانشوری دیجیتال در علوم انسانی» که در نمایه‌های معتبری همچون Web of Science و Scopus نمایه شده است، همگی نشان از اهمیت روزافزون علوم انسانی دیجیتال در علوم انسانی معاصر دارد.

کتاب «علوم انسانی _ دیجیتال» [Digital humanities] نوشته مشترک آن بردیک [Burdick, Anne]، یوهانا دراکر، پیتر لوننفلد، تاد پرزنر و جفری اشناپ که به‌تازگی با ترجمه مهدی صداقت پیام در چهار فصل با عنوان‌های «از علوم انسانی به علوم انسانی دیجیتال»، «روش‌ها و ژانرهای نوظهور»، «زندگی اجتماعی علوم انسانی دیجیتال» و «پیش‌بینی‌ها» به چاپ رسیده، این پرسش را مطرح می‌کند که در عصر اطلاعات شبکه‌ای، انسان بودن یعنی چه و شرکت در اجتماعات دست‌اندرکار سیال و سوال و جواب درباره پرسش‌های پژوهشی‌ای که نمی‌توان آن‌ها را فقط به یک ژانر، رسانه، رشته یا موسسه واحد محدود کرد، چه معنایی دارد؟

این کتاب در مواجهه با دگردیسی عظیم دانش، جامعه و فرهنگ جاری در عصر دیجیتال، با ارزیابی این جهان جدید، پیشرفت‌های آتی علوم انسانی دیجیتال را پیش‌بینی می‌کند. علوم انسانی دیجیتال، با ادامه دادن راه نسل‌های قبلیِ رویکردهای رایانشی در پژوهش‌های علوم انسانی با تأکید بر خلق،‌ حفظ و تفسیر پیشینه‌های فرهنگی، توان بالقوه و دامنه فعالیت رشته‌های علوم انسانی را چه در داخل دانشگاه‌ها و چه خارج از دانشگاه‌ها که دست کمی از داخل آن‌ها ندارد، گسترش داده است.

تغییر کاربری محتوا و فرهنگ بازآمیزی
«سهولت تغییر کاربری محتوا در رسانه‌های دیجیتال، ظرفیت رسانه را برای عملکرد به‌عنوان یک فرارسانه گسترش می‌دهد. عکاسی این ویژگی را دارد، چون می‌تواند طراحی، نقاشی، چاپ دستی و سایر قالب‌های تصویری را ضبط و بازتولید کند. امروزه، محیط دیجیتال نقش دستگاه شبیه‌سازی را دارد که می‌تواند به بازآفرینی و تقلید سایر قالب‌ها بپردازد. اما همچنین این امکان را نیز فراهم می‌‌کند که محتوا از سکویی به سکوی دیگر مهاجرت کند و در هیئت برون‌دادهای متنوعی برای حیطه گسترده‌ای از خوانندگان و تالارها استفاده شود.»

حرکت از تولید فرهنگی متن بسته به متن باز
«این واقعیت که علوم انسانی دیجیتال در ذات خود دارای زندگی اجتماعی و نیز دانشگاهی است، بحث را به حوزه‌ای فراتر از مسائل فناورانه سوق می‌دهد. محور تحولات قرن بیست‌ویکم، حرکت از تولید فرهنگی متن بسته به تولید فرهنگی متن باز است. فرهنگ متن باز، جنبه‌ها و تعاریف متعددی دارد و بسیاری از ویژگی‌هایی که تاکنون در موردشان صحبت کردیم در آن وجود دارند: تألیف مشترک، ساختن نسخه‌های متعدد، نگرش‌های منعطف درباره دارایی فکری، کمک‌های همتایان، دسترسی به جوامع متعدد و رو به گسترش و الگوهای کلی برای تولید و بررسی دانش توزیعی و استفاده از آن.

مفاهیم فرهنگی متن باز، ریشه در جامعه سازنده نرم‌افزار در دهه‌های گذشته دارند، یعنی به زمانی برمی‌گردد که برنامه‌نویسان مستقل و متعهد در برابر تصمیم تولیدکنندگان رایانه برای فروش نرم‌افزارهایی با کد منبع «بسته» طغیان کردند. جنبش‌های آزاد و متن باز، شروع به خلق سیستم‌های عامل و برنامه‌های موازی‌ای کردند که کاربران می‌توانستند به بهبود آن‌ها کمک کنند و آن‌ها را به سازنده اصلی و جوامع کاربر پس بفرستند.»

نخستین چاپ کتاب «علوم انسانی _ دیجیتال» در 258 صفحه با شمارگان 500 نسخه به بهای 15 هزار تومان از سوی سازمان «سمت» راهی بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...