سید عرفان اشرف [Syed Irfan Ashraf] که دکترای خود را از دانشگاه ایلینوی جنوبی کاربوندیل، ایلینوی ایالات متحده گرفته اکنون در دانشگاه پیشاور مشغول است و در کتاب خود، «نیمه تاریک دلالی خبری: فرهنگ و اقتصاد سیاسی رسانه‌های جهانی در پاکستان و افغانستان» [The Dark Side of News Fixing: The Culture and Political Economy of Global Media in Pakistan and Afghanistan] کوشیده وجه رسانه‌ای اخبار در افغانستان و پاکستان را از منظری کم‌تر دیده‌شده واکاوی کند.

سید عرفان اشرف [Syed Irfan Ashraf]نیمه تاریک دلالی خبری: فرهنگ و اقتصاد سیاسی رسانه‌های جهانی در پاکستان و افغانستان» [The Dark Side of News Fixing: The Culture and Political Economy of Global Media in Pakistan and Afghanistan]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «نیمه تاریک دلالی خبری: فرهنگ و اقتصاد سیاسی رسانه‌های جهانی در پاکستان و افغانستان» نوشته سید عرفان اشرف دیدگاه یک روزنامه‌نگار محلی را در مورد سهم چهار دهه‌ای منطقه‌ای در تولید اخبار جهانی ارائه می‌دهد.

دلال‌ها روزنامه‌نگاران محلی هستند که برای کمک به رسانه‌های جهانی در تهیه اخبار مربوط به جنگ‌ها استخدام شده‌اند. این کتاب نشان می‌دهد که چه‌گونه پی‌گیری اخبار مخاطره‌آمیز توسط دلال‌ها برای رسانه‌های جهانی امکان دست‌رسی به مناطق دور و غارهای خطرناک در مرزهای پاکستان و افغانستان را فراهم کرده است و باعث مرگ بی‌سابقه خبرنگاران محلی در زمینه جنگ علیه تروریسم شده است.

این کتاب مدعی می‌شود که تعریف «دلال» هنگامی ظاهر می‌شود که روزنامه‌نگاران محلی حرفه‌ای‌زدایی شده و تخصص و ارتباطات آن‌ها از بین می‌رود تا مجموعه‌ای بی‌نام و نشان از «چشم و گوش» در خدمت دستگاه رسانه‌های 24 ساعته و 7 روزه ایجاد شود. این واقعیت که ما اخبار یکسانی را به صورت شبانه‌روزی در طیف وسیعی از کانال‌های خبری داریم، نتیجه فرایند مقارن تمرکززدایی متمرکز است - گروه‌های رسانه‌ای که با به‌کارگیری تعدادی پراکنده از دلال‌ها به منظور تولید اساسی اخبار جهانی، پخش و نمایش اخبار را کنترل می‌کنند.

اما این گونه کارکردن مثل شرط‌بندی‌های روزانه در روزنامه‌نگاری، صرفا مربوط به مخاطرات پذیرفته‌شده یا سوءاستفاده از خویشتن نیست. بلکه، این در واقع حمله به اصول اولیه این حرفه و شأن اصلی روزنامه‌نگار به عنوان حامی مردم‌سالاری است. یک دلال که باید چشم و گوش مردم در برابر عوامل وضعیت موجود باشد، به یک بازیچه فروکاسته می‌شود و به عنوان یک ابزار در اختیار روزنامه‌نگاران عادی قرار می‌گیرد تا از آن به عنوان منبع استفاده شود.

این کتاب با به‌چالش‌کشیدن ادبیات موجود در مورد این موضوع، تنش بین گزارشگران واقعی محلی و بازیچه‌(بخوانید دلال)‌ها را که در استخدام هستند، نشان می‌دهد. این کتاب مدعی می‌شود که دلال به عنوان یک بازیچه در تدوام رویه‌های خبری مرسوم قرار می‌گیرد که این به زمینه‌زدایی وقایع، افراد و داستان‌های محلی منجر می‌شود؛ به گونه‌ای که با الگوهای مصرف اقتصاد بازار مطابقت داشته باشد؛ یک رویه استعماری که در سرمایه‌داری معاصر احیا شده است.

این کتاب نه‌تنها سلسله‌مراتب روزنامه‌نگاری را مسئول تغذیه قسمت زیرین تاریک تولید اخبار جهانی می‌داند، بلکه نابرابری میدانی را نیز شناسایی می‌کند که باعث ایجاد خشونت علیه گزارشگران محلی می‌شود. این مسئله یک چالش کاملاً جدی است. این کتاب با ارائه دیدگاه میدانی از وضعیت از نقطه‌نظر محلی، پیامدهای اقتصاد سیاسی رسانه‌های شرکتی و نیز بهایی که روزنامه‌نگاران برای کاهش انتظارات از زندگی و هم‌چنین کار فکری روزنامه‌نگارانی را که به عنوان «دلال» کار می‌کنند، بررسی می‌کند.



منبع: بررسی کتاب‌های فلسفی نوتردام (وابسته به دانشگاه نوتردام/ ایالات متحده)
 https://asianreviewofbooks.com/content/new-book-announcement-the-dark-side-of-news-fixing-the-culture-and-political-economy-of-global-media-in-pakistan-and-afghanistan-by-syed-irfan-ashraf/

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...