«توانا بود هر که دانا بود» [Who is knowledgeable, is strong : science, class, and the formation of modern Iranian society] اثر سیروس شایق [Cyrus Schayegh] توسط نشر شیرازه منتشر شد.

توانا بود هر که دانا بود» [Who is knowledgeable, is strong : science, class, and the formation of modern Iranian society] اثر سیروس شایق [Cyrus Schayegh]

به گزارش کتاب نیوز، کتاب «توانا بود هر که دانا بود» اثر سیروس شایق از جدیدترین آثار منتشر شده توسط نشر شیرازه است که با ترجمه مارال لطیفی منتشر شده است.

سیروس شایق (1972) دانشیار تاریخ خاورمیانه مدرن در دانشگاه پرینستون است. 

ناشر در معرفی این اثر او آورده است:

در نقش روزافزونِ طبقه‌ی متوسط در ایران از دهه‌ی ۱۲۹۰ تا دهه‌ی ۱۳۴۰ تردیدی نیست و با اینهمه تکوین این طبقه نه محتوم بود و نه سرنوشته. عوامل متعددی را باید مدّ نظر قرار داد تا بتوان هم روایتِ کاملی از فراز این گروه در این دوره به‌دست داد و هم فرودِ وی در ادوارِ بعدی. تغییر شرایط بین‌المللیِ ایران و تغییر سلطنت در آغاز قرن چهاردهم نخبگان علمی کشور را به مقامِ کارگزار اصلیِ تولید اجتماعی و فرهنگی حکومت جدید تبدیل کرد. نخبگانی که تغییر شرایط اسفناک کشور را منوط به انجام اصلاحاتی می‌دانستند که علم مدرن کلید گشودنِ باب آن بود. از این رو، علم هم ابزاری راهبردی شد در شکل‌دهی به جامعه‌ی مدرن ایرانی و هم عنصری مهم در گفتمانِ در حالِ تکوینِ ملّی‌گرایی. مدّعای کتابِ حاضر آن است که شکل‌گیری و تأثیرگذاریِ طبقه‌ی متوسط، مدیون موفقیتی است که این گروه اجتماعی در هدایت این هر دو کارکرد برای علم به‌دست آورد و همزمان موفقیتش در گرد آوردنِ سرمایه‌‌ای اقتصادی که با تکمیل سرمایه‌ی فرهنگی‌اش، موجبات استقلالش را از دولت فراهم آورد.

«توانا بود هر که دانا بود» اثر سیروس شایق توسط مارال لطیفی ترجمه شده و در 443 صفحه و قیمت 120هزارتومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...