کتاب «شاعر مشتعل» مصاحبه تاریخ شفاهی با زنده‌یاد مظاهر مصفا، مصاحبه و تدوین پیمانه صالحی توسط کتابخانه ملی منتشر شد.

شاعر مشتعل مصاحبه تاریخ شفاهی مظاهر مصفا

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «شاعر مشتعل» در ۲۳۲ صفحه توسط انتشارات سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران منتشر شد. این کتاب در قالب مصاحبه تاریخ شفاهی با مظاهر مصفا، به‌واسطه طرح مباحثی در شیوه‌های تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه‌ها، بررسی تحولات دانشنامه‌نویسی در دوران معاصر، ابتکاراتی در املاء و رسم‌الخط فارسی، سال‌های حضور در ریاست مجتمع آموزش عالی قم و پاره‌ای خاطرات تدوین شده است.

کتاب «شاعر مشتعل» در پنج فصل و سه پیوست تنظیم شده است. فصل اول «خانواده، دوره ابتدایی و دبیرستان حکیم نظامی» نام گرفته و اطلاعات تاریخی ارزشمندی درباره مظاهر مصفا ارائه شده است. فصل دوم با عنوان «دانشسرای عالی و دوره دکتری دانشگاه تهران» درباره تحصیلات دانشگاهی و عالی وی است. در این فصل نقاط قوت و ضعف آموزش عالی و همچنین کتابداری ایران مطرح شده و فصل سوم با عنوان «تدریس در دبیرستان‌ها، ریاست فرهنگ قم و بازرس تعلیماتی» فعالیت مدیریتی و فرهنگی وی را بیان کرده است. فصل چهارم «دانشگاه پهلوی شیراز و مدرسه عالی علوم اداری و قضائی» نام گرفته است و فعالیت‌های آموزشی و دیدگاه‌های مصاحبه‌شونده را تبیین می‌کند در. نهایت فصل پنجم «سفر به پاکستان، دانشنامه‌نویسی و تألیفات» نام دارد که آمیخته‌ای از خاطرات و شکل گیری آثار استاد مصفا است.

در پیوست اول این کتاب، اطلاعات کامل کتابشناختی آثار مظاهر مصفا در دو قسمت «مجموعه اشعار» و «متون نثر» گزارش شده است. در پیوست ۲ «نمونه اشعار» و در پیوست ۳ نیز گزیده تصاویر اسناد و مدارک ارائه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...