می‌شد درباره تیک‌آفی نوشت که فرود نداشت | مهر


صبح روز ۱۸ دی ماه ۱۳۹۸ درست در روزهایی که داغ شهادت حاج قاسم سلیمانی هنوز تازه بود، موج اخبار دوباره مردم را در شوک فرو برد. «سقوط» واژه‌ای بود که در گوشمان زنگ می‌خورد. اصطلاح «سقوط آزاد» را احتمالا شنیده‌اید. آن روز آسمان گرگ و میش ایران شاهد سقوط آزاد ۱۷۶ نفر از مردمش بود. ۱۷۶ نفری که قطعا هرکدام از آن‌ها قصه و حکایتی برای خود دارند. کتاب «تور تورنتو» به قلم محمدعلی جعفری مرور بخشی از زندگی یکی از همین مردمانی است که سقوطشان دل مردم را لرزاند؛ امیرحسین قربانی که دانشجوی شهید پرواز اوکراینی است.

خلاصه کتاب معرفی تور تورنتو محمدعلی جعفری

در بخشی از «تور تورنتو» می‌خوانیم: «سوز سردی می‌خورد به صورتم. چشم می‌دوزم به آسمان قیری. هواپیما بلند می‌شود. دلم هری می‌ریزد. بلند بلند گریه می‌کنم. جواد دست می‌گذارد روی شانه ام که آروم باش! پشت پرده ای از اشک تا جایی که چشم هایم کار می‌کند و نور قرمز چشمک زن هواپیما را می‌بیند خیره می‌مانم.
قرار بود که سوار هواپیما شوند و مقصد، کشور اوکراین باشد اما گویا تقدیر چیز دیگری می‌خواست. زمانه چه بد نامرد شده و خطای انسانی و یک تصور نادرست باعث شد تا تمام زنان و مردان و کودکان درون آن چهارچوب آهنی هیچگاه از آسمان به خانه بازنگردند.»

کتاب پیش‌رو، روایت یک روز از زندگی امیرحسین و خانواده‌اش است که در خلال آن به بیان جزییات و خاطرات دیگر این خانواده نیز می‌پردازد. قصه از یک روز قبل حادثه می‌گوید که همه چیز چقدر عادی بود و زندگی همچنان برایشان معنا داشت؛ حکایت پدر و مادری که در ساعات آخر پسرشان و تنها امید زندگی‌شان را سیر نگاه کردند تا ذخیره کنند برای روزهای دلتنگی. غافل از این که این دلتنگی را انتهایی نیست؛ قصه بی‌قراری و بی‌تابی مادر و صبوری پدر.

نویسنده تمام این خاطره‌بازی‌ها را با زبانی ساده و روان به تحریر در آورده و تلاش کرده در قالب نگارش هم نوآوری داشته باشد. حتی میان خاطرات پدر و پسر پیوند زده که البته چندان موفق نبوده است. پدر با هر اشاره‌ای به یاد روزگار اسارتش می‌افتد. یادآوری‌ای که چندان مرتبط با محتوا و واقعه‌ کتاب نیست و مخاطب مثل یک تکه اضافه می‌تواند آن را دور بیاندازد و نخواند تا حجم کم کتاب، از این هم کمتر شود.

حادثه پرواز اوکراینی ۷۵۲ قطعا یکی از حوادث پرچالش و حساس کشور ما در سال‌های اخیر است که کمتر کسی جرات می‌کند سمتش برود. همین که نویسنده این جسارت را به خرج داده تا از یک موضوع حساس صحبت کند، قابل توجه است. اما مشکل از جایی شروع می‌شود که بخواهیم با یک‌موضوع و سوژه حساس چالش‌برانگیز برخورد نکنیم.

طبیعتا بیشتر مخاطبین این کتاب افرادی هستند که تمایل دارند از آن اتفاق و بعد آن، بیشتر بدانند و نکته مغفول‌مانده کتاب دقیقا همین است. در این کتاب هیچ‌گونه گله و شکایتی از خطاکاران دیده نمی‌شود و روایت، با گفتن چند جمله کوتاه از آن اتفاق عبور کرده و تنها به سوگواری پرداخته است. در هرصورت نباید فراموش کنیم که با گذشت سه سال از حادثه هواپیمای اوکراینی بر اثر خطای انسانی و جان باختن ۱۷۶ نفر در این حادثه؛ نقدها، دلخوری‌ها و ابهام‌ها در رابطه با این حادثه همچنان بسیار است.

نویسنده اثر اعتقاد دارد به ابعاد انسانی اتفاق پرداخته اما «تور تورنتو» بیشتر یک‌سوگنامه به نظر می‌رسد. هرچقدر هم کتاب به خاطره‌بازی بپردازد، مهم‌ترین چیزی که موجب نگارش کتاب توسط نویسنده شد، روایت درمورد شهید است که شهادت و اتفاقات و پیگیری‌های پس از آن جدا نیست. ما نمی‌توانیم در بیان مهم‌ترین بخش از زندگی یک پدر و مادر، پرش داشته باشیم. آن هم درست جایی که لازمه دانستن مخاطب برای هم‌دردی با آن‌هاست. در کتاب هیچ اشاره‌ و هم‌دردی با خانواده دیگر شهدا نمی‌بینیم و همین موجب می‌شود که کتاب از جامعیت برخوردار نباشد.

جعفری که بی‌پروا کتاب «سربلند» را بدون روتوش درمورد شهید محسن حججی می‌نویسد، این بار هم با یک انتخاب جسورانه دست به قلم برده اما با احتیاط و محافظه‌کارانه می‌نویسد. «تور تورنتو» یکی از کتاب‌هایی است که می‌شد درمورد تیک آفی نوشت که هیچ‌فرودی نداشت و البته که همه زندگی این خانواده و این ماجرا را دربرنمی‌گیرد اما می‌تواند قدم جدی و رو به جلویی برای شکستن طلسم سکوت و البته محافظه‌کاری است که نویسندگان و ناشران دیگر همچون انتشارات روایت فتح می‌توانند بردارند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...