در دفاع از آزادی زن | سازندگی


«دیزی میلر» [Daisy Miller] از رمان‌های کوتاه و محبوبِ هنری جیمز است که راه را برای خلقِ شاهکاری‌های بلندش باز کرد. این رمان در سال 1878 منتشر شد و از آن زمان تا به امروز مورد بحث و نقد و جدل بوده است و بارها به سینما و تئاتر و اپرا راه یافته است. این شاهکارِ کوچک به‌تازگی و برای چهارمین بار توسط محمود گودرزی ترجمه و در نشر برج منتشر شده است.

دیزی میلر» [Daisy Miller]  هنری جیمز

در این داستان، فردریک وینتربورن، که جوانی ثروتمند و آمریکایی ا‌ست و در خارج از کشور زندگی می‌کند، شیفته دیزی میلر، یک دختر مجرد آمریکایی می‌شود که به همراه مادر و برادرش در تور اروپا هستند. دیزی میلر دختری جسور و عاشق است که یک ملاقات سرنوشت‌ساز با وینتربورن در سوئیس، فکر او را بسیار مشغول می‌کند. اما در رم، ایتالیا، تصورات وینتربورن از دیزی به ناباوری واقعی و سپس وحشت تبدیل می‌شود؛ چون به تعاملات دیزی با جیوانلی ایتالیایی خوش‌تیپ پی می‌برد. اما واقعا دیزی میلر کیست؟ آیا او فقط یک انسان بسیار اجتماعی است؟ آیا واقعا بی‌گناه است؟ یا...؟

هنری جیمز رمانی نوشت که قدرت تعصب را به‌طور کامل نشان می‌دهد. در این رمان، هنری جیمز مضامین آداب و رسوم اجتماعی را در مقابل تمایلات طبیعی، و تناسب اجتماعی را در مقابل احساسات طبیعی قرار می‌دهد و به‌دلیل علاقه‌اش به ساختِ هویت یک زن در جامعه، در قرن نوزدهم، تمرکز او بر زنی است که ظاهرا از همه قراردادها سرپیچی می‌کند، درحالی‌که هنوز در «محدوده معصومیت کودکانه» باقی مانده است.

پس چگونه این شخص را درک کنیم؟ و کجا می‌توان بین رفتار بی‌پروای یک زن مجرد جوان که نشان‌دهنده سقوط اجتماعی اوست و صرفا تمایل او به شادی و رابطه‌های معصومانه که فقط از نظر منطقی با شخصیت طبیعی او مطابقت دارد، مرز کشید؟

این پرسش نه‌تنها نویسنده، بلکه شخصیت اصلی را نیز در ابهام قرار می‌دهد: «آیا سرپیچی دیزی ناشی از آگاهی از بی‌گناهی است یا اساسا او جوانی است از طبقه‌ افراد بی‌پروا؟» اما از نظر نویسنده همه‌چیز واضح است: «مهم نیست که یک زن چقدر زیبا یا باهوش باشد، او هرگز با ظلم و قوانین و قراردادهای اجتماعی همخوانی ندارد، و با بی‌رحمی، تعصب یا انتقام‌جویی و مکر جامعه مخالف است. همانطور که از رمان «تصویر یک زن» می‌توان دریافت، همانطور که از کتاب «میدان واشنگتن» پیداست یا اصلا شجاعت و جسوری شخصیت میلر.»

به ما گفته می‌شود که دیزی میلر فردی است که با افراد خانواده‌اش آشناست و دوست دارد با بعضی از دوستانش که آقا هستند بگوبخند کند، اما چنین چیزی مستلزم چیست؟ آیا باید رفتار دیزی را به‌عنوان یک زن «بی‌اخلاق» معرفی کنیم یا با دانستن اینکه او واقعا روحیه بالا، مشتاق و بیش از حد دوستانه دارد، به او شک کنیم؟ هنری جیمز در تضاد با قراردادها و سنت‌های آمریکایی و اروپایی، درباره سرکوب و از بین‌بردن روح جسورانه‌ دختران این قاره‌ها می‌نوشت.

«دیزی میلر» را یکی از اولین موفقیت‌های هنری جیمز می‌دانند که پس از یک قرن و اندی، هنوز هم باید آن را کتابی مهم درنظر گرفت، به این دلیل که زمینه و مضامین مهمی را ایجاد کرد. او سنت‌های اجتماعی اروپایی و آمریکایی را در تضاد قرار داد و بر مضمون هویت، شخصیت و آزادی زن تأکید کرد، عناصری که پیوسته در قربانگاهِ مناسبتِ اجتماعی قرار می‌گیرند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...