فصلنامه اجتماعی، فرهنگی، هنری، ادبی "نگاه نو" ویژه آلبر کامو به مدیر مسئولی و سردبیری علی میرزایی منتشر شد.

به گزارش مهر، این شماره از مجله که دومین ویژه‌نامه "نگاه نو" در طول بیست سال انتشار آن محسوب می‌شود با مطالب مختلفی درباره این نویسنده فرانسوی‌زبان در دو بخش "کامو به قلم کامو" و "درباره کامو و آثارش" به چاپ رسیده است.

از نویسندگان و مترجمانی که در ویژه‌نامه کامو آثارشان منتشر شده می‌توان از عزت‌الله فولادوند، مژده دقیقی، خشایار دیهیمی، ابولحسن نجفی، پیروز سیار،‌ افشین معاصر، رضا رضایی، فیروز دیلمقانی و روشن وزیری نام برد.

در مطلب " نان و آزادی" نوشته کامو می‌خوانیم: آزادی همزمان با عدالت انتخاب می‌شود و حقیقت این است که نمی‌توانیم یکی را بدون دیگری انتخاب کنیم. اگر کسی نان شما را ببرد آزادی شما را نیز گرفته است اما اگر آزادی شما را بگیرد یقین داشته باشید که نانتان نیز در خطر است زیرا از آن پس نانتان وابسته به هوس و دلخواه ارباب خواهد بود نه به تلاش خودتان.

ادای احترام به یک تبعیدی،‌سکوت پاریس، خون آزادی، شب حقیقت، کامو دلباخته حقیقت، شرحی بر
بیگانه، کدامین سلاح علیه ترور و کامو شیفته فوتبال بود، عناوین تعدادی از مطالب خواندنی این شماره " نگاه نو" است.

فصلنامه "نگاه نو" در 5000 نسخه ، 116 صفحه  و به قیمت 3500 تومان منتشر شده است.
 

داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...