فصلنامه اجتماعی، فرهنگی، هنری، ادبی "نگاه نو" ویژه آلبر کامو به مدیر مسئولی و سردبیری علی میرزایی منتشر شد.

به گزارش مهر، این شماره از مجله که دومین ویژه‌نامه "نگاه نو" در طول بیست سال انتشار آن محسوب می‌شود با مطالب مختلفی درباره این نویسنده فرانسوی‌زبان در دو بخش "کامو به قلم کامو" و "درباره کامو و آثارش" به چاپ رسیده است.

از نویسندگان و مترجمانی که در ویژه‌نامه کامو آثارشان منتشر شده می‌توان از عزت‌الله فولادوند، مژده دقیقی، خشایار دیهیمی، ابولحسن نجفی، پیروز سیار،‌ افشین معاصر، رضا رضایی، فیروز دیلمقانی و روشن وزیری نام برد.

در مطلب " نان و آزادی" نوشته کامو می‌خوانیم: آزادی همزمان با عدالت انتخاب می‌شود و حقیقت این است که نمی‌توانیم یکی را بدون دیگری انتخاب کنیم. اگر کسی نان شما را ببرد آزادی شما را نیز گرفته است اما اگر آزادی شما را بگیرد یقین داشته باشید که نانتان نیز در خطر است زیرا از آن پس نانتان وابسته به هوس و دلخواه ارباب خواهد بود نه به تلاش خودتان.

ادای احترام به یک تبعیدی،‌سکوت پاریس، خون آزادی، شب حقیقت، کامو دلباخته حقیقت، شرحی بر
بیگانه، کدامین سلاح علیه ترور و کامو شیفته فوتبال بود، عناوین تعدادی از مطالب خواندنی این شماره " نگاه نو" است.

فصلنامه "نگاه نو" در 5000 نسخه ، 116 صفحه  و به قیمت 3500 تومان منتشر شده است.
 

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...