مردمان زمانه در مورد دین دچار شک و تردید شده بودند و ویراف برای اثبات حقانیت دین به چنین سفری دست زد؛ بدین گونه که نوشابه‌ی سُکرآوری نوشید و روانش به عالم بالا رفت و پس از هفت روز بازگشت و آن چه را دیده بود شرح داد ... کتاب به نثری ساده نوشته شده است و زردشتیان به آن توجه خاصی داشته‌اند؛ به طوری که در گذشته آن را به تحریر یازند در آورده و به سنسکریت و گجراتی و هم چنین، به فارسی (نثر و شعر) برگردانیده‌اند

ارداوراف نامه
ارداویراف‌نامه.
کتابی به زبان پهلوی که در آن یکی از قدّیسان زردشتی به نام ویراف (یا ویراز) معراج خود را به جهان دیگر شرح داده است. کتاب به 101 فصل تقسیم شده است. در فصل‌های 1تا 3 چگونگی فراهم آمدن مقدمات سفر ویراف به جهان دیگر گزارش و علت این سفر چنین ذکر شده است که مردمان زمانه در مورد دین دچار شک و تردید شده بودند و ویراف برای اثبات حقانیت دین به چنین سفری دست زد؛ بدین گونه که نوشابه‌ی سُکرآوری نوشید و روانش به عالم بالا رفت و پس از هفت روز بازگشت و آن چه را دیده بود شرح داد و دبیری آن‌ها رایادداشت کرد. در طول این معراج روحانی، دو ایزد سروش و آذر راهنمایی او را بر عهده داشتند.

فصل 4 تا 15 شرح مشاهدات ویراف و توصیف انواع پارسایان و پاداش‌های آنان در جاهای گوناگون بهشت و نیز توصیف برزخ است. از فصل 16 تا پایان کتاب، که بخش بیشتر کتاب را در بر می‌گیرد، به توصیف دوزخ و گناهکاران و عقوبت‌های آنان اختصاص دارد. در پایان کتاب (فصل 101)، آمده است که ویراف به حضور اورمزد می‌رسد و اورمزد توسط او پیامی به مردمان جهان مادی می‌فرستد.

کتاب به نثری ساده نوشته شده است و زردشتیان به آن توجه خاصی داشته‌اند؛ به طوری که در گذشته آن را به تحریر یازند در آورده و به سنسکریت و گجراتی و هم چنین، به فارسی (نثر و شعر) برگردانیده‌اند. ترجمه‌های فارسی و گجراتی غالباً مزین به تصاویری از بهشت و دوزخ است. مطالب اصلی کتاب احتمالاً متعلق به چند قرن پیش از میلاد است که تا دیر زمانی به صورت شفاهی حفظ می‌شده است. اما تدوین نهایی آن به صورت مکتوب در زمان خسرو انوشیروان (531-579م) انجام گرفته است؛ زیرا در تفسیری در کتاب آمده است که ویراف همان نوه شاپور، موبد مشهور زمان این شاه، بوده است. با این همه، کتاب به صورتی که اکنون در دست داریم، به زبان پهلوی متأخر، احتمالا در پارس نوشته شده است و نفوذ زبان فارسی را در جای جای آن مشاهده می‌کنیم. از این رو، احتمال دارد که در تحریر قدیم تر کتاب دست کاری‌های متأخرتری شده باشد.

احمد تفضلی. فرهنگ آثار ایرانی اسلامی. سروش

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...