نخستین جلد از «تاریخ ایران از نگاهی دیگر» نوشته محمد نیک‌بخت توسط انتشارات آذینه گل مهر منتشر شد. این مجلد رخدادهای از سال به تخت نشستن کورش تا سلطنت اردشیر (قرن اول) را دربر می‌گیرد.

تاریخ ایران از نگاهی دیگر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نخستین مجلد از مجموعه «تاریخ ایران از نگاهی دیگر» نوشته محمد نیک‌بخت با شمارگان ۱۰۰ نسخه، ۵۶۰ صفحه و بهای ۱۷۰ هزار تومان توسط انتشارات آذینه گل مهر منتشر شد.

این مجلد یک دوره مرور تاریخ ایران باستان از دوره هخامنشی (سال به تخت نشستن کورش در شوش) تا رخدادهای یک قرن بعد است. بنابراین از سال یکم شاهنشاهی رخدادهای گردآوری شده و در این مجلد تا رخدادهای سال صدم شاهنشاهی هخامنشی (دوران پادشاهی اردشیر) را دربر می‌گیرد. نویسنده تلاش کرده تا در این کتاب به واقعیت‌های تاریخی بپردازد و به همین دلیل از ذکر تصورات شخصی مورخان دوری کرده است.

در تمامی کتب تاریخی به سختی می‌توان زمان دقیق وقوع حوادث را در فصل‌های سال پیدا کرد. اما ویژگی کتاب «تاریخ ایران از نگاهی دیگر» این نقص وجود ندارد و در این کتاب حوادث و رخدادها در جای صحیح خود با ذکر سال و فصل دقیق بیان شده‌اند. از چنین روشی قدما بویژه تاریخ نگاران برجسته‌ای چون طبری و ابن اثیر بهره برده بودند.

در این کتاب از تقویم‌های متعددی بهره برده شده تا اگر مخاطبان، محققان و پژوهشگران برای یافتن مطالب مورد نظری که به تقویم‌های دیگر ثبت شده، برخورد کرد به آن مراجعه کرده و دسترسی آسانی به رویدادهای آن سال داشته باشد.

از جمله تقویم‌های مورد استفاده نویسنده می‌توان به «تقویم مسیحی»، «تقویم المپیاد»، «تقویم کهن» و «تقویم اشکانی» اشاره کرد. مبدا تقویم مسیحی، تولد حضرت عیسی مسیح (ع) است و معمولاً برای ذکر رویدادهای قبل از میلاد مسیح نیز به آن استناد می‌شود.

درباره تقویم المپیاد نیز باید گفت که یونانیان قدیم هر چهار سال یکبار را یک المپیاد می‌گفتند و این تقویم از سال ۷۷۶ ق. م معمول شد و تقریباً در اواخر قرن چهارم مسیحی از آن دیگر استفاده نکردند. یعنی المپیاد آخری که المپیاد ۲۹۳ باشد در سال ۳۹۶ میلادی بود و بعد از آن یونانیان تاریخ المپیاد را متروک داشتند.

هر چهار سال یکبار از تمام بلاد یونان، آسیا، آفریقا و اروپا جمع کثیری به شهر المپی آمده و انواع و اقسام بازی‌ها را برگزار می‌کردند. این کار پنج روز به طول می‌انجامید و زمان آن همیشه اول تابستان بود و هرکسی در بازی بیشتر جست و خیز می‌کرد به او تاجی از زیتون می‌دادند. بعد از برگزاری چند المپیاد آنهایی که در اسب تاختن، حرکت دادن عراده، مشت زدن، قص، علم موسیقی یا فنون شاعری و سایر مراتب تالیف و تصنیف هنر خود را به نمایش می‌گذاشت، صاحب امتیاز و شان و اشتهار می‌شد. هرودوت نیز خلاصه تاریخ خود را در یکی از المپیادها خوانده بود.

تقویم کهن نیز توسط سلوکیان پایه گذاری شد و مبدا آن سال ۳۱۱ ق. م قرار گرفت. تقویم اشکانی نیز در توسط حامیان اشکانیان یا همان پارتیان پایه گذاری شد و تقریباً شبیه تقویم سلوکیان بود.

این مجموعه در ۱۳ مجلد تدوین شده است که ۱۲۱۰ سال تاریخ باستان – تا زمان مرگ یزدگرد سوم ساسانی – را دربر می‌گیرد و پس از آن به تاریخ طبری و تاریخ ابن اثیر متصل شده و اینگونه قریب به ۶۰۰ سال از تاریخ اسلام و بعد از اسلام نیز در آن گنجانده شده و بدین ترتیب ۱۸۰۰ سال از تاریخ ایران در این ۱۳ جلد به طور سالیانه ثبت شده است. نویسنده همچنین مشغول نگارش این مجموعه تا پایان دودمان پهلوی است.

برای آشنایی با قلم کتاب یکی از رویدادهای سال ۷۹ شاهنشاهی به این ترتیب درج شده است:

حرکت خشایارشاه به سمت سارد در پاییز سال ۷۹: شاه همانند خدای نادیدنی خود با ارابه بزرگی که اسب‌های مخصوص آن را می‌کشیدند به جنگ می‌رفت. مغان با آتش مقدس خود شاه را همراهی می‌کردند، ورد می‌خواندند و در صورت نیاز قربانی می‌کردند. ارابه خالی اهورامزادا را هشت اسب سفید می‌کشیدند و ارابه ران در پی آن می‌رفت و تجهیزات خشایارشاه را ۱۰ اسب نسائی حمل می‌کردند. خشایارشاه خود ارابه‌ای را می‌راند، اما کالسکه سرپوشیده‌ای نیز برای مواقع استراحت به همراه داشت و یک کرسی زرین نیز برای نشستن او آماده بود.

ما نمی‌دانیم که خشایارشاه چقدر از خانواده خود را همراه برده بود، اما بی گمان کودکان با او بودند زیرا هرودوت می‌گوید او بچه‌های خود را به آرتمیس سپرد تا از آتن با کشتی به آسیا برگرداند. همچنین درباره چادرهای غذاخوری با اسباب و لوازم مجلل و میزها و صندلی‌های زراندود و نقره گون خوانده‌ایم صندوق سفری وسایل غذاخوری شاه و بزرگان شامل ظروف طلا و نقره و جام‌های مرصع و گوهرنشان بود.

همچنین در سال نودونهم شاهنشاهی، برابر با سال ۴۶۰ و ۴۶۱ قبل از میلاد مسیح، سال چهارم المپیاد ۷۹ و… چنین درج شده است: اصلاحات اردشیر: پس از اینکه اردشیر بر برادرش ویشتاسب پیروز شد، درصدد برآمد تا اصلاحاتی را انجام دهد. او قصد داشت امپراتوری را از جنگ‌های خانگی مصون دارد، بنابراین حاکمانی را هم که علیه او بودند تغییر داده، کسانی که را که طرفدار او و ولایق بودند به ایالات فرستاد. آنگاه اصلاحاتی را نیز در منابع و قشون اجرا کرد و نیز به ترمیم خرابی‌های زمان پدر پرداخت.

در انتهای کتاب و بخش پایان قرن اول شاهنشاهی نیز چنین روایت شده: «یکصد سال از اعلام پادشاهی کورش هخامنشی در پارس می‌گذرد. در این ۱۰۰ سال به جز کورش بزرگ که بنیان گذار سلسله هخامنشیان بود سه سلطان به نام‌های کمبوجیه، داریوش و خشایارشاه بر پهنه امپراطوری پارس سلطنت کردند و هرکدام ناحیه‌ای را به این امپراطوری افزودند و اینک وارث این امپراطوری، اردشیر، راهی دراز در پیش دارد. ولی او مرد جنگ نیست. او مرد دربار است و به کاخ نشینی عادت دارد.

ثروت پارس آنقدر زیاد است که از شمارش خارج است. خزانه‌های پر از سکه‌های دریک، که در زمان داریوش ضرب شده بود و خزانه‌ای مملو از طلا و نقره به همراه اشیا نفیسه که هرکدام آنها ثروت زیادی محسوب می‌شد در دربار پارس موجود بود. دربار پارس سرشار از تجملات بود و افرادی زیادی در آن مشغول به کار بودند و هرکس وظیفه‌ای داشت. هزاران نفر در این دربار کار می‌کردند که غیر از خرج خورد و خوراک و پوشاک، حقوق هم می‌گرفتند. سپاهیان پارس که مهم‌ترین آنها سپاه جاویدان بود و قراولان شاه و شهرداران هم حقوق می‌گرفتند بدون اینکه کار کنند.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...