کتاب «رویکردهای مختلف به الگوی توسعه پیشرفت اسلامی» نوشته صغری صالحی منتشر شد.

رویکردهای مختلف به الگوی توسعه پیشرفت اسلامی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۵هزار تومان توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اسلامی منتشر شده است.

«سنت‌گرایان ایدئولوژیک و الگوی توسعه؛ با تاکید بر آرای مهدی نصیری»، «هایدگری‌ها و الگوی توسعه؛ با تاکید بر آرای رضا داوری‌اردکانی»، «رویکرد موافقان و الگوی توسعه» و «نتیجه‌گیری» از فصل‌های این کتاب هستند.

در نوشته پشت‌ جلد کتاب آمده است: رویکردهای متفاوت و متناقض به پیشرفت، تبعاتی برای سیاست‌گذاری فرهنگی به دنبال داشته است که شناسایی آن‌ها، به کاهش آسیب‌ها در این حوزه کمک خواهد کرد. در کتاب پیش‌ رو با هدف واکاوی انتقادی پیشینه موضوع پیشرفت و نظریه‌های متفکران معاصر ایران، سه رویکرد «سنت‌گرایان ایدئولوژیک با تاکید بر آرای مهدی نصیری»، «هایدگری‌ها با تمرکز بر نظرات رضا داوری‌اردکانی» و «موافقان الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت» تبیین و بررسی می‌شود؛ همچنین با رهیافتی تحقیقی و با تکیه بر متن آثار آنان، به شناخت اندیشه‌های‌شان درباره غرب و غربزدگی و اخذ و اقتباس از توسعه غربی خواهیم پرداخت.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...