جنگ، ترس، تنهایی | اعتماد


«پدر غایب» [اثر رضا رئیسی] رمانی است کم حجم که از زبان راوی اول شخص روایت می‌شود و مروری دارد به کودکی جنگ. راوی انسانی است خسته و تنها و سرخورده. پدری که در جنگ از دست داده و در مورد شخصیت او هنوز قطعیتی در ذهن او وجود ندارد.

پدر غایب رضا رئیسی]

پدر غایب با پتانسیل خوبی شروع می‌شود، اما در ادامه از این پتانسیل کاسته می‌شود اگرچه روایت تقریبا هیچ‌گاه در سراشیبی نمی‌افتد. ابتدای قصه با تصویری شروع می‌شود که حلاوت حضور پدر غایب را به مخاطب می‌چشاند تا در ادامه، غیبت پدر و سختی آن بر روان راوی و مخاطب بیشتر نمود بیابد. «فقط چهار سال داشتم. وقتی از دورترین تصویر ذهنی دوران طفولیت و اثرگذارترین کس در زندگی‌ام می‌پرسند، دستان مردی را به یاد می‌آورم که در هجوم موج‌ها تن برهنه و بچگانه‌ام را در آغوش کشید. پدرم.» پدری که در ادامه داستان معلوم می‌شود غایب و مفقودالاثر است و تکلیف هیچ کس با او معلوم نیست. پدری که ناچارا همه را در بلاتکلیفی مطلق قرار داده است. نه معلوم است چه بلایی به سرش آمده و هر دسته و گروه هم در مورد او به گونه‌ای قضاوت می‌کنند.

پدری که پدر بلاتکلیفی و سردرگمی است. گیج و گمی که راوی تا پایان قصه با آن درگیر است و توان بیرون آمدن از آن را ندارد.

بلاتکلیفی که نه سیاست نه پدربزرگ نه جامعه نه عشق و نه حتی مادر که راوی تا پایان یکسره او را مخاطب قرار می‌دهد، نمی‌توانند او را از آن بیرون بیاورند. اگرچه راوی در پایان به این نتیجه می‌رسد که شاید آنچه می‌تواند او را از سردرگمی بیرون بیاورد، ادبیات است، اما آیا به راستی چنین است؟ «می‌خواهم زندگی‌ام را عوض کنم. سیگار کشیدن را کنار بگذارم. کار سیاسی را درز بگیرم. بچسبم به ادبیات. جدی‌تر از ادبیات سراغ ندارم.» گویی برای راوی به گفته مارکس هر آنچه سخت و استوار بود، دود می‌شود و به آسمان می‌رود. اما پدر غایب گاهی از فضای قصه و رمان دور شده و به یک مانیفست سیاسی تبدیل می‌شود که از دهان شخصیت‌ها بیرون می‌پرد: «معلم دفتر را مقابل چشم بچه‌ها گرفت و گفت این خاطرات یا داستان خیلی خوب است. اما فراموش نکنیم که تاریخ نیست. تاریخ یک قوم یا ملتی را نمی‌شود در زمان حیات‌شان نوشت. زمان باید بگذرد و گردوغبار صحنه بر زمین بنشیند.

در ضمن پولدار بودن نشان مهم بودن نیست و همین وسواس نویسنده در بیان دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی باعث شده اکثر کاراکترها به هم شبیه شوند و شبیه به هم حرف بزنند؛ گویی نویسنده تفکر غالب خود را خواسته یا نخواسته در کالبد کاراکترهایش ریخته است.

با نگاهی کلی به رمان پدرغایب متوجه می‌شویم که نویسنده در این کار علاوه بر استفاده از تکنیک‌های بدیع در روایت، به گونه‌ای دیگر از هنر شخصیت‌پردازی هم نائل‌آمده‌است. نکته‌ای که عمق جستجوگری نویسنده رمان «قطار 57» را بیش از پیش به مخاطب معرفی می‌کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...