مدیران سازمان‌ها می‌توانند بر اساس سه معیار قابلیت پیش‌بینی محیطی، انعطاف‌پذیری محیطی و دسترسی به منابع در محیط از پالت استراتژی استفاده کنند و بدین ترتیب الگویی را که مناسب‌ترین گزینه برای صنعت و سازمان‌شان است، شناسایی کنند. این معیارها در قالب سه پرسش به شکل ذیل بیان شده‌اند: تا چه اندازه می‌توانم محیط کسب‌وکارم را پیش‌بینی کنم؟ تا چه اندازه می‌توانم تغییر ایجاد کنم؟ تا چه اندازه منابع در دسترس قرار دارند؟

استراتژی برای استراتژی | الف


آیا برای مدیریت اثربخش در دو صنعت نفت و فناوری اطلاعات می‌توانیم از روش‌ها و ابزارهای یکسانی استفاده کنیم؟ بدیهی است که پاسخ به این پرسش منفی است؛ اما اجازه دهید این پرسش را به شکل دیگری مطرح کنیم: چگونه می‌توانیم روش‌ها و ابزارهای مناسب را برای مدیریت اثربخش در هریک از صنایع نفت، فناوری اطلاعات یا هر صنعت دیگری شناسایی کرده و از آنها استفاده کنیم؟ پاسخ به این پرسش همان کلیدی است که برای غلبه بر چالش‌های ویژه هر صنعت مورد نیاز است، اما در حوزه مدیریت عموماً با روش‌ها و ابزارهایی روبه‌رو هستیم که بدون توجه به تفاوت‌های بنیادین میان صنایع مختلف، به صورت توصیه‌های یکسان برای همه سازمان‌ها و صنایع ارائه شده‌اند. این مسئله در زمینه استراتژی و مدیریت کلان کسب‌وکار شکل محسوس‌تری یافته است و الگوهای مبتنی بر ترکیب نتایج تحلیل‌های محیط خارجی و محیط داخلی به شکل افراطی و بدون توجه به شرایط و اقتضائات ویژه هر صنعت در سازمان‌های گوناگون به کار گرفته می‌شوند.

«استراتژی رسیدن به استراتژی» [Your Strategy Needs a Strategy]  [Janmejaya Sinha, Knut Haanaes, and Martin Reeves]

بخش عمده کتاب‌ها و منابع جدید منتشره در زمینه استراتژی، عمدتاً روش‌هایی را توصیه کرده‌اند که با اندکی تغییر در چارچوب کلی چنین الگوهایی حاصل شده‌اند. در چنین شرایطی شناسایی روش‌ها و ابزارهای مناسب در زمینه استراتژی برای مدیریت اثربخش کسب‌وکار پرسشی بسیار دشوار است و یافتن پاسخ برای آن نیازمند دسترسی به مجموعه کامل روش‌ها و ابزارهای ممکن و همچنین، معیاری برای انتخاب روش و ابزار مناسب از میان این مجموعه است. این دو جزء زمانی به طور صحیح در کنار همدیگر قرار می‌گیرند که ارزیابی جامعی از رفتار واقعی سازمان‌ها (نه آنچه روی کاغذ درج می‌شود) در طول زمان داشته باشیم.

به طور طبیعی، شرکت‌های مشاوره مدیریت به لحاظ همکاری نزدیک با طیف وسیعی از سازمان‌ها و نگاه بیرونی که به فضای کسب‌وکار دارند، بیشترین فهم را از مجموعه روش‌ها و ابزارهای در دسترس و رفتار واقعی سازمان‌ها در به‌کارگیری این مجموعه دارند. کتاب «استراتژی رسیدن به استراتژی» [Your Strategy Needs a Strategy] که در سال 2015 میلادی طی همکاری مشترک گروه مشاوره بوستون و دانشکده کسب‌وکار هاروارد و توسط سه نفر [Janmejaya Sinha, Knut Haanaes, and Martin Reeves] از شناخته‌شده‌ترین مشاوران بین‌المللی در حوزه استراتژی نگاشته شده است، از معدود منابعی در حوزه مدیریت استراتژیک است که ضمن ذکر مجموعه کامل روش‌ها و ابزارهای ممکن برای خلق استراتژی، هم معیاری برای انتخاب روش و ابزار مناسب ارائه کرده است و هم رفتار سازمان‌ها و صنایع مختلف در به‌کارگیری این روش‌ها و ابزارها را در بلندمدت مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده است.

نویسندگان این کتاب، که با عنوان استراتژی رسیدن به استراتژی: راهنمای انتخاب و اجرای رویکرد صحیح به استراتژی، توسط انتشارات آریاناقلم به چاپ رسیده است؛ بر مبنای تجربه‌شان از کار با سازمان‌های گوناگون در نقاط مختلف جهان، چارچوبی با عنوان پالت استراتژی را به منظور کمک به مدیران برای انتخاب روش و ابزار مناسب برای رسیدن به استراتژی طراحی کرده‌اند و سپس مجموعه روش‌ها و ابزارهای ممکن برای رسیدن به استراتژی را بر اساس خروجی پالت استراتژی در پنج الگو طبقه‌بندی کرده‌اند.

این الگوها عبارتند از:
کلاسیک: رسیدن به استراتژی از طریق روال متعارف تحلیل و برنامه‌ریزی و سپس اجرای استراتژی
انطباقی: نگاه به استراتژی به عنوان فرایند مستمر تغییرات پی‌درپی، انتخاب برترین راهکار و پرورش آن راهکار
آرمان‌گرایانه: دستیابی به استراتژی از طریق تجسم فرصت‌های جدید و نامطمئن و اقدام برای تحقق بخشیدن به فرصت‌ها
شکل‌دهی: خلق استراتژی در بستر تعامل، سازماندهی و تکامل اکوسیستم کسب‌وکار در مشارکت با سایر نقش‌آفرینان بازار
نوسازی: رویکرد واکنش‌گرا به منظور هدایت استراتژیک سازمان از میان شرایط طاقت‌فرسا و دشوار محیطی

مدیران سازمان‌ها می‌توانند بر اساس سه معیار قابلیت پیش‌بینی محیطی، انعطاف‌پذیری محیطی و دسترسی به منابع در محیط از پالت استراتژی استفاده کنند و بدین ترتیب الگویی را که مناسب‌ترین گزینه برای صنعت و سازمان‌شان است، شناسایی کنند. این معیارها در قالب سه پرسش به شکل ذیل بیان شده‌اند:
تا چه اندازه می‌توانم محیط کسب‌وکارم را پیش‌بینی کنم؟
تا چه اندازه می‌توانم در محیط کسب‌وکارم تغییر ایجاد کنم؟
تا چه اندازه منابع مورد احتیاج کسب‌وکارم در محیط در دسترس قرار دارند؟

پاسخ‌گویی به این سه پرسش تعیین‌کننده الگویی است که با شرایط محیطی و قابلیت‌های هر کسب‌وکار تناسب داشته باشد. بدین ترتیب، مدیران سازمان‌ها می‌توانند با شناسایی الگوی مناسب اقدام به استفاده از روش‌ها و ابزارهایی کنند که بهترین نتیجه را برای سازمان‌شان به همراه دارد. پاسخ به این پرسش‌ها برای دو سازمان مشابه در یک صنعت نیز متفاوت است. زیرا سازمان‌های مشابه در یک صنعت قابلیت‌های متمایزی دارند و توان آنها در پیش‌بینی، تغییرشکل و دسترسی به منابع با یکدیگر همسان نیست. به همین دلیل است که شرکت‌های خودروسازی در یک فضای اقتصادی مشترک استراتژی‌های گوناگونی را دنبال می‌کنند یا جهت‌گیری استراتژیک شرکت‌های بزرگ و هم‌رده فعال در حوزه مواد غذایی (مانند کوکاکولا و پپسی‌کولا) با همدیگر تفاوت دارد.

کتاب استراتژی رسیدن به استراتژی با نگاه کاملاً کاربردی و مبتنی بر نمونه‌های عملی از فضای کسب‌وکار و ارائه چارچوبی برای انتخاب از میان مجموعه روش‌ها و ابزارها برای هر وضعیت خاص به جای توصیه یک روش برای همه شرایط از کتاب‌های متعارف در حوزه مدیریت استراتژیک متمایز شده است. به علاوه، نویسندگان کتاب بخش مجزایی را به این مسئله اختصاص داده‌اند که سازمان‌ها چگونه می‌توانند از چندین ابزار مختلف به طور همزمان استفاده کنند. افزایش روزافزون تعداد شرکت‌هایی که در چندین کسب‌وکار مختلف در فضای اقتصادی ایران به فعالیت می‌پردازند، بدون شک نیاز به بهره‌گیری از روش‌های متنوع و شاید متضاد را برای مدیریت استراتژیک سازمان پدید می‌آورد. مدیریت بهینه روش‌های مختلف رسیدن به استراتژی به منظور خلق ارزش و افزایش بهره‌وری، یکی از ضرورت‌های دستیابی به رشد اقتصادی و برون‌رفت از چالش‌های ناشی از رکود و بی‌تدبیری در اقتصاد است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...