آوریل در یونان | شرق


«ظاهر زندانی‌ها را نداشت، و کمتر از آن ظاهر زندانی سیاسی را. «خبرها» را - ضمنا چه خبرهایی؟- با رفقا تفسیر نمی‌کرد. عصرها و صبح‌ها در میان دویست‌‌تن دیگر که یک ارابه نامرئی با باری شامل سه‌هزارسال مدت حبس‌شان را در امتداد محوطه با هم می‌بردند، در حال رفت‌وآمد دیده نمی‌شد. از تابستان که به آنجا رسیده بود، ساعت‌ها و ساعت‌ها در سایه افرای برگ‌ریخته، در کنار حوض کوچک می‌نشست و گودال آب کثیفی را که دو ماهی در آن در جنب‌وجوش بودند تماشا می‌کرد. ذره‌های نان و هرگونه گلوله کوچک را که در میان انگشت‌های صبورش خمیر شده بودند برای آنها پرتاب می‌کرد. گاهی ماهی‌ها می‌آمدند و دهان گردشان را به سطح آب می‌زدند، حلقه‌های نامحسوس، حباب‌هایی ظریف پدید می‌آوردند که همین که ماهی‌ها می‌رفتند و در لجن جای می‌گرفتند ناپدید می‌شد». داستان کوتاه «ماهی‌ها» یکی از چهل‌وچهار داستانِ مجموعه «تمام شب در کنار هم» است. روایت زندانیِ غریبی حدود شصت‌‌ساله. «شصت‌سال... بی‌شک برای همین بود که مجازات سبکی برایش در نظر گرفته بودند. دلیل دیگر... این بود که به‌راستی دلیل و مدرکی وجود نداشت. او را برای این گرفته بودند که از گذشته‌اش باخبر بودند، فقط همین. کافی بود که او، او باشد نه یک‌نفر دیگر. دادگاه نظامی هرگز وارد جزئیات نمی‌شد». داستان ماهی‌ها را اسپیروس پلاسکوویتیس، رمان‌نویس و مشاور دولتی نوشته است که در سال 1968 به سبب شرکت در یک شبکه مقاومت به زندان افتاد. او داستان ماهی‌ها را در زندان نوشت.

از تمام شب در کنار هم | پارسا شهری داستان

مجموعه داستان «تمام شب در کنار هم» چهارمین جلد از سری مجموعه هفتادودو ملت است که مدتی است با ترجمه قاسم صنعوی در نشر ناهید منتشر می‌شوند. هر یک از این مجلدها به نویسندگان زبان یا ملتی اختصاص دارد. نویسندگان اسپانیا در مجلد یک این سری با عنوان «سقوط» جای گرفتند. در جلد دوم، «جلاد» داستان‌هایی از نویسندگان سوئدی ترجمه و چاپ شد و «فراری‌ها»، جلد سوم مجموعه نیز داستان‌های کوتاهی از نویسندگان آمریکای‌لاتین را دربر داشت. حالا جلد چهارم این سری به نویسندگان یونان اختصاص یافته است.

اولین داستان این مجموعه به ژاک پولیلاس، نویسنده و مترجم یونانی تعلق دارد. نویسنده‌ای که مدت‌ها با عنوان کتابدار در زادگاهش کار کرده بود و به‌خاطر تسلط‌اش به چندین زبان خارجی در ترجمه نیز دستی داشت. پولیلاس آن‌طور که در نوشتار کوتاه مترجم درباره این نویسنده آمده است، در کنار آثار بزرگ خود داستان‌های کوتاهی هم نوشته است. داستان گناهکار یکی از این داستان‌ها است که ابتدای این مجموعه آمده است. گالاته کازانتزاکیس/آلکسیو از دیگر نویسنده‌های این مجموعه است که داستان بسیار کوتاه «محکوم غیابی» را در این مجموعه دارد. گالاته همسر نیکوس کازانتزاکیسِ معروف «استعداد و نبوغش را در نویسندگی با زبانی غنی و سبکی قوی درآمیخت». او معتقد بود دنیا به شکل بدی ساخته شده است و می‌خواست با داستان‌هایش آن را تغییر دهد. «آوریل در یونان» از دیگر داستان‌های خواندنی این مجموعه است. «کمیسر یک لحظه دچار تردید شد. آیا پس‌زدن در باغ سبب نمی‌شد که صدای زنگوله برخیزد؟ اما خیلی مهم نبود. به هر طریق کاملا ضرورت داشت که آنها را بیدار کند». کمیسر آمده بود تا شاعر را دستگیر کند. اما پیش از آنکه بتواند بر تردیدش برای فشردن زنگ، غلبه کند در بی‌صدا باز شد. «شاعر که نیمی از اندامش در تاریکی غرق بود، در درگاه ایستاده بود. پیژامای کهنه‌ای به تن داشت و دمپایی‌های مستعملی به‌پا کرده بود. موهای جوگندمی‌اش به‌هم ریخته بود». شاعر خطاب به کمیسر می‌گوید که «منتظرتان بودم، چمدانم حاضر است. اما دوست دارم بی‌آنکه خانواده‌ام را بیدار کنم بیایم!... این‌طور سختی‌اش کمتر است. متوجه هستید که؟» و بعد شاعر از کمیسر می‌خواهد که برود پشت منزل بنشیند منتظر، به اندازه‌ای که او لباس بپوشد و چند کلمه‌ای هم برای زنش بنویسد. کمیسر می‌پذیرد. خانه کوچک را دور می‌زند و می‌رود زیر داربست تاک‌های وحشی، روی یکی از صندلی‌های حصیری می‌نشیند. تازه صبح رسیده بود. روز لعنتی! آخر کمیسر آمده بود تا ریکوس را، شاعری را که افتخارش از مرزها گذشته بود و خودش هم شعرهای بسیاری از او را از بر بود، توقیف کند. نام شاعر هم مثل بسیاری نام‌های دیگر در لیست سیاه رفته بود.

آندره کدروس، نویسنده «آوریل در یونان» مانند دیگر روشنفکران هم‌نسلش از اعضای نهضت مقاومت فرانسه بود که در سال 1945 به خاطر جنگ داخلی یونان ناگزیر به فرانسه پناه می‌برد. او بیشتر آثار مهمش را به زبان فرانسه نوشته است و ازاین‌رو در کتاب «فرهنگ ادبیات فرانسوی معاصر» از او یاد شده است. آن‌طور که در مقدمه مترجم آمده، یکی از آخرین نوشته‌های این نویسنده یونانی‌تبار و فرانسوی‌زبان بخشی از زندگی‌نامه او (در سال‌های 1945 تا 1950) را دربرمی‌گیرد که در آن به طور خاص از تراژدی نسلی می‌نویسد که همه‌چیز را فدای نهضت مقاومت کرد و بر اثر جنگ داخلی خرد شد. داستان‌های گردآمده از نویسندگان یونانی در این مجموعه، هرکدام به‌نوعی با تاریخ معاصر یونان پیوند خورده است. رویدادهای تاریخی همچون مقاومت‌های مردمی در برابر اشغالگران، تهاجم ایتالیا و آلمان، جنگ‌های داخلی و به‌طورکلی فضای سیاسی اجتماعی حاکم بر یونان و مردمانش دستمایه بیشتر داستان‌های این مجموعه‌اند. درعین‌حال آن‌طور که از مقدمه‌های مترجم بر هر داستان معلوم است، بیشتر این نویسندگان علاوه بر داستان‌نویسی مستقیم یا غیرمستقیم در سیاست حضور داشته‌اند. اغلب یا در نهضت مقاومت فعال بودند یا در مسند نهادهای فرهنگی نشسته‌اند و یا به‌خاطر اقبال شدید مردم چندین‌بار در پارلمان به‌عنوان نماینده مردم حاضر شدند. درهرحال انتخاب دقیق و همه‌جانبه قاسم صنعوی مترجم مجموعه‌ای از سبک‌ها و گونه‌های مختلفِ ادبی یونان در حوزه داستان کوتاه را پیش‌‌روی مخاطب می‌گذارد. داستان‌هایی که سیمایی از یونان نو و آدم‌هایش را به دست می‌دهند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...