رمان ترسناک «مارمولک شهر آز»‌ نوشته آر.ال. استاین با ترجمه شهره نورصالحی توسط نشر پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، کتاب‌های آر.ال. استاین در قالب مجموعه‌ای با عنوان «تحت تعقیب» که زیرمجموعه رمان‌های «ترس و لرز» نشر پیدایش است، چاپ می‌شوند و ترجمه همگی آن‌ها توسط شهره نورصالحی انجام شده است.  مجموعه «ترس و لرز» تا به حال مجموعه‌رمان‌های «پارک وحشت» و «تالار مخفی» را در خود جا داده بود که پس از آن‌ها چاپ مجموعه «تحت تعقیب» در دستور کار قرار گرفت.

تا پیش از «مارمولک شهر آز» ۸ عنوان از این مجموعه چاپ شده که عناوین‌شان به ترتیب عبارت است از: سیاره‌ی کوتوله‌های چمنی، پسر اسلپی، دیدار من با هیولا، مطب دکتر میم، امتحان نهایی مرگبار، کابوس خیابان دلقک‌ها، آدم های عروسکی، شگیدی می‌آید

استاین در رمان «تحت تعقیب» پلیسی دلسوز است که به دنبال خطرناک‌ترین و خبیث‌ترین مجرمان تحت تعقیب است و بناست با کتاب‌هایش هرچه گوشت به تن خواننده است، آب کند.

رمان «مارمولک شهر آز» درباره خانواده کیت لیپتون است که ایده‌های عجیب و غریبی دارند. پدر خانواده معتقد است باید یک مرزعه پرورش مارمولک به راه بیاندازند. به این ترتیب لیپتون‌ها راهی استرالیا می‌شوند تا جالب‌ترین و کمیاب‌ترین گونه‌های مارمولکی را پیدا کرده و با یک تخم مارمولک مرموز به آمریکا برگردند. کیت نمی‌تواند صبر کند تا مارمولک مرموز از تخم درآید. به محض تولد این موجود عجیب، اتفاقات عجیبی آن هم پشت سر هم رخ می‌دهد و کیت متوجه تغییراتی در خانه‌شان می‌شود...

oz یا آز، به کشور استرالیا گفته می‌شود. معنای دیگر این واژه، محل جادویی و عجیب و غریب است.

آر.ال. استاین پیش از شروع کتاب به مخاطب نوجوانش می‌گوید: «می‌بینم که رفتی تو نخ پوسترهای روی دیوار و خوب حال می‌کنی. اون پوسترها، ترسناک‌ترین، چندش‌آورترین و خشن‌ترین شخصیت‌های مجموعه ترس و لرزو معرفی می‌کنن. این شخصیت‌هایی که عکسشونو توی پوسترها می‌بینی، تحت تعقیب‌ترین شرورها، در خواستنی‌ترین کتاب‌ها هستن.

اون پوستری که بهش زل زدی، مال یه جوونک بدترکیبه، یه مارمولک استرالیایی که ما اسمشو گذاشتیم «مارمولک شهر آز». اگه این خزنده خوش‌دندون یه گاز مهمونت کنه، سرنوشتت تا ابد عوض می‌شه. می‌گی نه، از کیت لیپتون بپرس. این دختر یه روز زیادی بهش نزدیک شد و ...

کیت بهت می‌گه که یه گاز مارمولک چه کارهایی می‌تونه بکنه. وقتی ماجرا رو از دهنش شنیدی، خودت خیلی زود می‌فهمی چرا مارمولک شهر آز تحت تعقیبه.»

رمان «مارمولک شهر آز» در ۳۸ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

دست‌هایم را بردم زیر دماغ پدر. پدر پشت دست‌هایم را یکی‌یکی معاینه کرد و انگشتش را پشت دست راستم کشید: «خشکی پوسته. رسیدیم خونه، یه کم از لوسیون دست مادرتو از کمد حمومش بردار و بمال روش.»

چیز مهمی نبود. خشکی پوست ساده. حالم کمی بهتر شد.

من عاشق این هستم که از لوسیون‌های مادر مصرف کنم. دلم می‌خواست زودتر برگردیم خانه. اما مستقیم به خانه برنگشتیم. تو راه خانه، یک پیام برایم آمد. از طرف ادل بود: تو کجایی؟ یادت رفته؟

زیرلبی به خودم گفتم: «آره، یادم رفته.»

پدر از آیینه نگاهم کرد و پرسید: «چی شده؟»

«قرار بود تو مدرسه باش. یه عده از ما داریم دکور نمایش مدرسه رو می‌سازیم. باورم نمی‌شه که به کلی یادم رفته باشه. قرار بود ساعت هفت و نیم اونجا باشم.»

فردی نیشش را باز کرد و گفت: «غصه نخور، اونا بدون تو بهتر می‌تونن کار کنن.» واقعا دیگر از این شوخی‌های نیش‌دار فردی کفرم درآمده بود. بچه لوس ننر!

پدر که سرعتش را برای یک تابلوی ایست کم کرده بود، گفت: «می‌تونم سر راه جلو مدرسه پیاده‌ات کنم.»

«باشه، عالیه.»

پشت دست‌هایم می‌خاریدند. خاراندمشان، اما فایده نداشت.

چند دقیقه بعد دویدم تو سالن ورزش مدرسه. همه چراغ‌ها روشن بودند. یک عده از بچه‌ها چهار دست و پا روی زمین مشغول نقاشی کردن روی یک تابلوی خیلی بزرگ برای پس‌زمینه صحنه بودند. یک صحنه وسترن بود؛ آسمان آبی بالای کویر با شن‌های زرد و کاکتوس‌های بزرگ.

این کتاب با ۱۷۶ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۸ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...