کتاب «کد ۲۴: یا بوف کور چگونه ساخته و پرداخته شد؟» نوشته حبیب‌ احمدزاده توسط انتشارات سوره مهر به چاپ چهارم رسید.

کد ۲۴: یا بوف کور چگونه ساخته و پرداخته شد؟ حبیب‌ احمدزاده

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «کد ۲۴: یا بوف کور چگونه ساخته و پرداخته شد؟» نوشته حبیب‌ احمدزاده به‌تازگی توسط انتشارات سوره مهر به چاپ چهارم رسیده است.

این کتاب که حاصل هفت سال تحقیق حبیب احمدزاده محقق و نویسنده ایرانی است، آن‌طور که گفته می‌شود؛ در ابتدا با نام «گفتگو با سایه» چاپ شده بود اما پس از آن که در چاپ اول مورد اتفاق صاحبنظران موافق و مخالف هدایت و خانواده او قرار گرفت، با تغییر نام اولیه، از چاپ دوم به بعد، با نام «کد ۲۴» یا «بوف کور چگونه ساخته و پرداخته شد؟» عرضه شد.

حبیب احمدزاده دلیل این تغییر نام را تشابه اسم قبلی با بعضی کتب و همچنین فیلم ساخته شده از روی تحقیق این کتاب توسط خسروسینایی می‌داند و می‌گوید این‌اتفاق باعث سردرگمی خوانندگان در جستجوهای مجازی می‌شد و از سوی دیگر و مهم‌تر آنکه، انتخاب نام عدد (۲۴) سرنخ و کلید واژه‌ای است که خود صادق هدایت برای درک دقیق و بهتر کتابش در بخش‌های مختلف کتاب «بوف کور» به عنوان شاه کلید و رمزگشای اصلی به آن اشاره داشته است.

مولف در این‌کتاب، تنها دنبال شناخت نیت شخص هدایت از نگارش «بوف کور» و دیگر آثار اوست؛ نه به‌طور معمول برداشت‌های شخصی مخاطبان و یا محققان پس از خواندن. اکثر موافقان و مخالفان سرسخت هدایت درباره قبول تحقیق این‌کتاب به عنوان نوعی فصل‌الخطاب به اجماع رسیده‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...