رمان «آی‌سودا» نوشته ناهید گلکار از سوی نشر داستان راهی کتاب‌فروشی‌ها شد.

آی‌سودا ناهید گلکار

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، ناهید گلکار در «آی‌سودا» از دلیری زنان قشقایی و در مقیاسی بزرگتر زنان ایرانی می‌گوید.

گلکار در گفت‌وگو با ایبنا با بیان این‌که رمان «آی‌سودا» برگرفته از واقعیتی‌ست که در زمان رضاشاه رخ داد، گفت: این کتاب داستان نوه جانی‌خان قشقایی و شجاعت‌های او را روایت می‌کند. وقتی یکی از قزاق‌های رضاخان آی‌سودا را می‌بیند، از او خوشش می‌آید و چون رضاخان در آن دوران با قشقایی‌ها درگیر بود، به این بهانه این قزاق در میان شلوغی و درگیری، دختر را توسط افرادش می‌دزد و به تهران می‌آورد. در ادامه نامزد آی‌سودا به نام ایل‌خان برای نجات او راهی می‌شود که باید دید آیا موفق می‌شود و او را از اسارت نجات می‌دهد و یا نه؟

نویسنده کتاب «گندم‌زارهای طلایی» درباره ایده اولیه نگارش این کتاب توضیح داد: پدرم هم مثل من که از بچگی داستان‌گو بودم، داستان‌های زیادی در ذهن داشت. او بیشتر داستان‌های کلیله‌ودمنه را می‌دانست و با زبانی شیرین و آب‌وتاب برای ما تعریف می‌کرد. پدرم چون نظامی بود، نمی‌دانم به چه صورت اما از ماجرای نوه جانی‌خان قشقایی خبر داشت. نخستین‌بار ماجرای آی‌سودا را از زبان پدرم شنیدم اما بعد از آن برای نوشتن داستان تحقیقات زیادی انجام دادم.

نویسنده کتاب «رعنا» با بیان اینکه بیشتر تحقیقاتم در نگارش این کتاب را به واسطه گفت‌وگو با افراد و آگاهان به ماجرا انجام دادم، افزود: من همیشه مطالعات زیادی داشتم و این یک پروسه طولانی در زندگی‌ام است. شاید به خاطر حس نویسندگی‌ای که همیشه با من بود، همواره به داستان‌ها علاقه‌مند هستم. وقتی زندگی نوه جانی خان قشقایی را از زبان پدرم شنیدم، درمورد آن مطالعه کردم، تحقیق کردم، و با افرادی که ساکنان آن منطقه بودند، صحبت کردم. البته خانمی که براساس آن داستانم را نوشتم، بخش زیادی از این اتفاقات را برای من روایت کرد.

وی درباره شخصیت‌پردازی این رمان می‌گوید: من در حین این‌که اهدافی برای کتابم داشتم، از این سوژه استفاده کردم و داستان را شکل دادم. هدف‌های من در شخصیت‌های داستانم گنجانده شده است، درواقع برای هر شخصیتی که برای داستان‌هایم می‌سازم، هدفی دارم و مطلقا هیچ شخصیتی وارد داستان من نمی‌شود، مگر این‌که هدفمند باشد.

کتاب «آِ‌سودا» نوشته ناهید گلکار، در 680 صفحه، با تیراژ 500 نسخه، به قیمت 100 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز و با ویراستاری آتوسا قهرمان، از سوی نشر داستان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...