شماره ۳۸۹ نشریه «جهان کتاب» ویژه مهر و آبان منتشر شد و روی پیشخوان مطبوعات آمد.

 مهر و آبان «جهان کتاب»

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، عناوین این شماره نشریه مورد نظر به تفکیک بخش‌های مختلف عبارت‌اند از:

رختشوی خانه اینجل/ لوسیا برلین ترجمه پرتو شریعتمداری
قصه ای که کشیش تعریف کرد /دیمتریوس بیکلاس ترجمه جهانگیر افشاری
گریز از محله ترسناک سنگ سیاه/ نوشته سیروس پرهام
شد غلامی که آب جوی آرد: محمد نخشب و حزب توده ایران/ کاوه بیات
صغری و کبرای یک تورمور تحمیلی/ شیوا فرهمند راد
آمریکایی ها در ارومیه/ مجددالدین کیوانی
یاد بعضی نفرات/ مسعود جعفری جزی
آن شب مسیر ناشیانه باد از کجا وزید/ ناهید کبیری
فرهنگ و مردم نگاری در دانشنامه تبرستان و مازندران / رجبعلی مختارپور
قهرمان اقلیم تاریکی: قصه دلیلیه محتاله و نوع ادبی آن / فرزاد مروجی
دکتر معین، پیشگام در حافظ شناسی نوین/ امیر شقفت
بدویت و مدنیت بی هنگام/ لیلا تقوی
خودیاری برای مردم خاورمیانه / علی خزایی فر
راه دشوار ملت سازی/ مجید رهبانی
اعتراض شما را خریداریم/ طاها رادمنش
مستندسازی برجام/ رحمان شادان فرد
نگاه تنگ و فراخ به ویرایش / عبدالحسین آذرنگ
مقلدان خواندنی ها/ ناصرالدین پروین
حسین مسعودی خراسانی و بوریس پارترناک/ کامیار عابدی
دمی با اسماعیل سعادت: مترجمی که دیده به فراسو گشود
زهرا بخشی و نوید بازرگان
مردم مداری یک شاهزاده/ محدثه هاشمیلر

***
هزار و یک داستان/ زری نعیمی
معرفی کوتاه
تازه های بازار کتاب/ فرخ امیر فریار
به یاد صفدر تقی زاده/ ایرج پارسی نژاد
به یاد صادق رحمت سمیعی/ فرخ امیرفریار
در گذشتگان
این‌مجله با ۹۱ صفحه و قیمت 60 هزار تومان روی پیشخوان آمده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...