روایت مکان‌های فراموش شده جنبش مشروطه در تهران | ایلنا


وقتی کتاب خوش‌خوان «تهران تب‌آلود» را برای اولین بار دست بگیرید، شاید نام کتاب یادآور رمان تاریخی تبریز مه‌آلود اثر محمد سعید اردوبادی باشد. تبریز مه‌آلود یا در زبان اصلی آن دومانلی تبریز، رمان تاریخی‌ست و با آنکه از شخصیت‌های حقیقی قیام آذربایجان سخن دارد، در واقع روایتی داستانی از آن حادثه است و همین ویژگی روایت آن است که آن را از کتاب‌های تاریخ نهضت مشروطه در آذربایجان متمایز می‌سازد. تهران تب‌آلود نیز به این اعتبار که «روایتِ مکان‌های فراموش شدۀ جنبش مشروطه در تهران» است، شاید اشتراک معنوی با رمان اردوبادی داشته باشد. جز اینکه رمان عاشقانۀ اردوبادی زاییدۀ خیال نویسنده بوده، ولی تهران تب‌آلود مستند به منابع تاریخی و مشاهدات میدانی و اطلاعات نویسنده از سرگذشت مکان‌های تاریخی است. با این همه آنچه که جایگاه این اثر را در ادبیات تهران‌پژوهی برجسته می‌کند، جنبۀ روایت آن نیست.

تهران تب‌آلود نوشته حمیدرضا حسینی

تهران تب‌آلود نوشته حمیدرضا حسینی چیزی بیشتر از اینها دارد. آنچه کتاب را خواندنی‌تر و البته متمایز از آثار کلاسیک مربوط به تاریخ نهضت مشروطه در تهران می‌کند -گذشته از نثر روان حسینی در سرتاسر کتاب- تأکید او بر ویژگی «مکان‌رویداد» است. مکان‌رویداد، از نظر نویسنده به این معنا می‌تواند باشد که شماری از مکان‌ها و بناهای تاریخی تهران، در گذر زمان و تحول کالبدی شهر، کم‌وبیش به همان شکلی باقی مانده‌اند که بیش از یک سدۀ پیش شاهد حوادث نهضت مشروطه بودند؛ این مکان‌ها در واقع شاهدان فرهنگی تاریخ معاصر ایران و تهران هستند.

کتاب همچنان که سیر تاریخی حوادث مشروطه را مرور می‌کند، در هر بخش به فراخور موضوع آن به سابقه و سرگذشت مکان‌هایی می‌پردازد که شاهد یکی از حوادث تاریخ مشروطه بوده است. سیاق نامگذاری کتاب که از دو بخش «تهران تب‌آلود» و «روایتی از مکان‌های فراموش شده جنبش مشروطه در تهران» تشکیل شده است، در فصل‌های کتاب نیز از سوی نویسنده پی گرفته شده است، یعنی هر فصل کتاب عنوانی دو بخشی دارد، یکی مربوط به حادثۀ تاریخی و دیگری مربوط به مکان آن رخداد تاریخی. به این معنا متن کتاب منحصر به گزارش تاریخ نهضت مشروطه در تهران نیست.

حسینی با تکیه بر روایت مکان‌رویداد، گویی خواننده را به تور گردشگری و بازدید از مکان‌های تاریخی بازمانده از دورۀ مشروطه دعوت می‌کند. ترتیب مکان‌های این بازدید به ترتیب تاریخی حوادث نهضت مشروطه است و نخست از معرفی تهران دورۀ قاجار شروع می‌شود، در ادامه به فراخور حوادث تاریخ مشروطه در تهران به سر وقت مکان‌هایی می‌رود که هر یک شاهد حادثه‌ای تاریخی بوده‌اند. گورستان مدرسۀ چال، امامزاده سیدولی، مسجد-مدرسه خازن‌الملک مکان‌هایی هستند که نخستین اتفاقات مربوط به مشروطه یعنی مخالفت مردم تهران با ساخت ساختمان بانک استقراضی روس در آنها اتفاق افتاد. حادثۀ بعدی که با چوب بستن تجار قند از سوی حاکم تهران آغاز می‌شود، زمینه را برای بازگویی تاریخ مسجد جامع سلطانی فراهم آورده است. وقتی نوبت به تحصن علما در آستانۀ عبدالعظیم حسنی می‌رسد، در کنار حوادث تاریخی شرحی از جایگاه «شاه عبدالعظیم» برای تهرانی‌ها دورۀ قاجار درج شده است. نویسنده در هر فصل کتاب تا آنجا که باعث تطویل و درازگویی نباشد به معرفی مکان‌ها پرداخته است و به گذشته و حال آنها سری زده است. همچنین به مناسبت سخن از مخالفان مشروطه که در تاریخ معاصر ایران از آنها به مستبدین یاد می‌شود، از چند خانه تاریخی سخن دارد که امروزه یا اثری از آنها نیست، یا بخش‌های محدودی از آنها برجاست. خانۀ شهری عین‌الدوله در محدودۀ امروزی خیابان ایران از این شمار مکان‌هاست که تاب ماندگاری در برابر تغییرات تند و پرشتاب شهری تهران را نداشت. گرچه سرنوشت عمارت ییلاقی عین‌الدوله در مبارک‌آباد متفاوت بود و با آنکه در نهضت مشروطه حضوری پررنگ نداشت، امروزه برجاست و محل نگارخانۀ برگ است. از عمارت پاشاخان امیربهار جنگ نیز امروزه تنها بخشی از حسینیۀ آن برجاست و محل انجمن آثار ملی است، و دیگر بخش‌های آن با گذر زمان در بافت شهری تهران ناپدید شده‌اند. سخن از دروازۀ عبدالعظیم و ماشین دودی تهران به مناسبت مراسم استقبال تهرانیان از علمای متحصن در آستانۀ عبدالعظیم حسنی مطرح می‌شود. گزارش مربوط به خانه بهبهانی و مسجد سرپولک، ماجرای گذر امامزاده یحیی و مدرسه معمارباشی، مسجد جامع عتیق و بازار تهران و چهارسوق بزرگ که هریک محل حادثه‌ای از حوادث نهضت مشروطه در تهران هستند، در جای خود ضمن گزارش حوادث تاریخی بررسی شده‌اند. ترتیب تاریخی حوادث مشروطه با صحبت از گورستان ابن بابویه ادامه می‌یابد که یکی از منزلگاه‌های علمای مهاجر به قم بود. سپس نوبت به ماجرای تحصن در سفارت انگلیس می‌رسد؛ مقدمات صدور فرمان مشروطه در صاحبقرانیه نیز با صحبت از عمارت قاجاری نیاوران ادامه می‌یابد. نویسنده به مناسبت نقش تجار و طلاب مدارس تهران به شماری از سراها و بازارهای تهران و نیز مدارس دینی همچون مدرسه صدر و مروی و سپهسالار قدیم پرداخته است. آخرین بخش کتاب به تأسیس مجلس شورای اسلامی و برگزاری نخستین جلسات آن در مدرسه نظام و عمارت بهارستان اختصاص دارد.

تهران تب‌آلود در قطع رقعی توسط انتشارات روزنه به چاپ رسیده است. علاوه بر محتوای کتاب، تصاویر پرشمار کتاب با توضیحات گاه مبسوط نیز عاملی دیگر در خواندنی بودن کتاب است. امید آن را دارم که آثاری به مانند تهران تب‌آلود بیشتر تألیف شده و مورد استقبال تهران دوستان قرار گیرند.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...