کتاب «رسانه و تروریسم؛ راهنمایی برای خبرنگاران» [Terrorism and the media : a handbook for journalists] نوشته «ژان پل مارتوز» [Jean-Paul Marthoz] تلاشی است مدون برای آنکه مواجهه درستی با تروریسم در رسانه ها داشته باشیم.

رسانه و تروریسم؛ راهنمایی برای خبرنگاران» [Terrorism and the media : a handbook for journalists] «ژان پل مارتوز» [Jean-Paul Marthoz]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، سالهاست که در رسانه‌های ایران با «پوشش خبری حوادث تروریستی» مسئله داریم. بعد از هر حادثه و پوشش خبری آن نقدهای جدی به خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های خبری و روزنامه‌های کشور وارد می‌شود که رسانه‌های ایران پروتکل مناسبی در پوشش این حوادث ندارند. رسانه گاهی فراموش می‌کند که نوع پوشش خبری اش موجب تبلیغات گروهک‌های تروریستی می‌شود و گاهی نیز آنقدر عریان به پدیده‌های تروریستی می‌پردازد که جامعه شناسان ترس ایجاد ترومای اجتماعی را از مواجه شدن با این حجم زیاد از حوادث دلخراش متذکر می‌شوند. شاید خوانندگان به خاطر بیاورند حادثه تروریستی اهواز را که پس از انتشار تصاویر آن رسانه‌ها مورد هجمه گسترده قرار گرفتند، بخشی از تحلیل گران انتشار تصاویر را اختلال در اقتدار امنیت ملی کشور دانسته و عده‌ای دیگر اثر منفی این تصاویر را بر مخاطب بررسی می‌کردند.

فارغ از آنکه اساساً رسانه‌های ما دستورالعمل مشخصی در بحران‌ها ندارند و همواره ما با تیتر «عدم مدیریت رسانه در بحران» همراه با هر بحران در رسانه‌ها منتشر می‌شود، عدم وجود پروتکل‌های رسانه‌ای مناسب و منسجم در پوشش تروریست‌ها و حوادث تروریستی در حالی است که ایران در جغرافیایی قرار گرفته است که طی سه دهه گذشته همیشه در گوشه‌ای از آن حضور گروهک‌های تروریستی و حوادث تروریستی کوچک و بزرگ وجود داشته است و بنا به عناصر مختلف خبری مانند مجاورت، پوشش این موضوع در رسانه‌های ایران لازم بوده است.

مسئله سومی که باز توجه به چهارچوب مند کردن پروتکل‌های رسانه‌ای برای بازتاب تروریستی را واجب می‌کند، گسترش «شهروند خبرنگاری» در ایران است. تلفن‌های هوشمند و دسترسی به اینترنت، گسترش شبکه‌های اجتماعی و «تبدیل شدن هر فرد به چند رسانه» باعث شده در هر بحران اعم از حادثه تروریستی پیش از آنکه روایت‌های رسمی از خبرگزاری‌های معتبر منتشر شود، موبایل‌های در صحنه آنلاین می‌شوند تا روایت‌های غیررسمی و البته بی ملاحظه از حادثه را منتشر کنند. مردم خود نمی‌دانند که انتشار آنچه در مقابل شأن قرار گرفته آیا لزوماً کار درستی است یا خیر؟ و مواجه شدن آنها با این دستورالعمل‌ها شاید بتواند ولع روشن کردن موبایل‌ها در صحنه‌های تروریستی را کم کند.

لزوم توجه به این مهم در سالهای اخیر باعث شده است، بحث‌ها و مقالاتی در خصوص چگونگی پوشش رسانه‌ای تروریستی در کشورمان صورت بگیرد و در همین اندازه هم تا حدودی اذهان اهالی رسانه متوجه اهمیت موضوع شده است. این دغدغه باعث شد تا کتاب «رسانه و تروریسم؛ راهنمایی برای خبرنگاران» نوشته «ژان پل مارتوز» را که تلاشی است مدون برای آنکه مواجهه درستی با تروریسم در رسانه‌ها داشته باشد، ترجمه و در دسترس اهالی رسانه قرار گیرد. کتاب مذکور به سفارش یونسکو (سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل) برای راهنمایی روزنامه نگاران تهیه شده است و یکی از معتبرترین منابع در این حوزه به شمار می‌رود. به امید آن که بتواند در جهت انتشار اخبار پیرامون تروریسم و تروریست‌ها، راهنمای خوبی باشد. این کتاب ترجمه میکائیل دیانی است که با مثال‌های بومی مربوط به ایران و منطقه غرب آسیا تکمیل شده است از طریق مجموعه همبودگاه عرضه می‌شود.

البته پیش از این نیز ترجمه‌هایی از این کتاب در بازار نشر منتشر شده است اما تفاوت اصلی این ترجمه تازه با سایر نسخه‌ها، اضافه شدن نمونه‌ها و مثال‌هایی بومی و منطقه‌ای در خصوص تروریسم است که ارتباط‌گیری مخاطب ایرانی با این اثر را افزایش می‌دهد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...